کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سیل بزرگ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
سیل گرگی
لغتنامه دهخدا
سیل گرگی . [ س ِگ ُ ] (اِخ ) دهی است از دهستان مال اسدی بخش چقلوندی شهرستان خرم آباد. دارای 120 تن سکنه . آب آن از چشمه ها. محصول آنجا غلات ، لبنیات و حبوبات است . شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی آنان فرش و سیاه چادر بافی است . ساکنین از طایف...
-
سیل نظر
لغتنامه دهخدا
سیل نظر. [ س ِ ن َ ظَ] (اِخ ) دهی است از دهستان بابالی بخش چقلوندی شهرستان خرم آباد. دارای 180 تن سکنه . آب آن از چشمه ها. محصول آنجا غلات ، صیفی ، لبنیات و پشم است . شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایعدستی زنان سیاه چادربافی است . ساکنین از طایفه ٔ ب...
-
حبس سیل
لغتنامه دهخدا
حبس سیل .[ ح َ س ُ س َ ] (اِخ ) نام یکی از دو حرّه ٔ بنی سلیم .
-
خشکه سیل
لغتنامه دهخدا
خشکه سیل . [ خ ُ ک ِ س ِ ] (اِخ ) به «اق زمان کندی » در فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4 رجوع شود.
-
سیل خیز
فرهنگ فارسی عمید
(صفت فاعلی) [عربی. فارسی] seylxiz ۱. جایی که سیل از آنجا سرازیر شود.۲. زمینی که بیشتر از جاهای دیگر از آن سیل جاری شود.
-
سیل گیر
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) [عربی. فارسی] seylgir زمین گود و پست که سیل در آن جمع شود؛ سیلابگیر.
-
سیل رود
دیکشنری فارسی به عربی
سيل
-
سیل وار
دیکشنری فارسی به عربی
سيل
-
سیل گرفتن
دیکشنری فارسی به عربی
فيضان
-
سیل گیر
دیکشنری فارسی به عربی
فين
-
سِیل کِردن
لهجه و گویش بختیاری
seyl kerdan تماشا کردن، نگاه کردن.
-
گذرگاه سیل
واژهنامه آزاد
مسیل
-
fire-flood cycle
چرخۀ حریقـ سیل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] چرخهای شامل آتش گرفتن جنگل و از بین رفتن پوشش گیاهی در یک مرحله و جریان یافتن رَواناب و حرکت خاک در شیبهای تند در مرحلۀ دیگر
-
flood forecasting
پیشبینی سیل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] استفاده از دادههای بلادرنگ مربوط به بارش و شارش جریان در مدلهای بارندگی ـ رَواناب و تعیین مسیر شارش جریان برای پیشبینی آهنگ شارش و تراز آب در دورههای زمانی چند ساعت تا چند روز
-
سیل در خرمن افتادن
لغتنامه دهخدا
سیل در خرمن افتادن . [ س َ / س ِ دَ خ َ م َ اُ دَ ] (مص مرکب ) کنایه از مضطرب و بی آرام و پریشان شدن . (آنندراج ).