کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سیلیسیمسوزی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
silicon burning
سیلیسیمسوزی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نجوم] مجموعهای از واکنشهای گداخت هستهای که در هستۀ ستارههای پُرجِرم رخ میدهد و در آن سیلیسیم به آهن و نیکل تبدیل میشود
-
واژههای مشابه
-
سیلیسیم
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: silicium] ‹سیلیسیوم› (شیمی) silsiyom شبهفلزی که در حالت بیشکل به رنگ قهوهای و در حالت متبلور به رنگ سربی و بعد از اکسیژن فراوان ترین عنصر است و در طبیعت به شکل سیلیس و انواع سیلیکات وجود دارد.
-
سَوْزى
لهجه و گویش بختیاری
savzi سبزىخوردن.
-
phytotoxicity
گیاهسوزی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] میزان زیانباری مادۀ گیاهسوز برای رشد گیاه
-
susi temple
معبد سوزی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] نوعی معبد اورارتویی با نقشهای چهارگوش بهشکل سازهای برجگونه و تکاتاقی
-
helium burning
هلیمسوزی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نجوم] فرایند گداخت هستههای هلیم و تبدیل آنها به کربن در هستۀ ستاره
-
hydrogen burning
هیدروژنسوزی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نجوم] مجموعهای از واکنشهای گداخت هستهای که در طی آن هیدروژن به هلیم تبدیل میشود
-
underburning
کفسوزی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] نوعی حریق کفسوز برنامهریزیشده برای تأمین نیازهای زیستگاهی گیاهان و حیات وحش یا کاهش خطر حریق ناگهانی
-
carbon burning
کربنسوزی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نجوم] مجموعهای از واکنشهای گداخت هستهای که در هستۀ ستارههای سنگین رخ میدهد و باعث تبدیل کربن به نئون و سدیم میشود
-
صبح سوزی
لغتنامه دهخدا
صبح سوزی . [ ص ُ ] (حامص مرکب ) افروختن صبح : یا آه عاشق بود خود بر صبح سوزی نامزدکان تیر آتش پاش زد بدْرید خفتان صبح را.خاقانی .
-
آتش سوزی
فرهنگ فارسی عمید
(حاصل مصدر) 'ātašsuzi آتش گرفتن دکان، خانه، یا جای دیگر بهصورت ناخواسته؛ حریق.
-
afterburning/ afterburn
پسسوزی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] تزریق و احتراق سوخت اضافی در اگزوز موتور جت که باعث افزایش رانش آن میشود
-
shell burning
پوستهسوزی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نجوم] فرایند گداخت هستهای هریک از عناصر در پوستۀ اطراف هستۀ ستاره که پس از سوختن کاملِ آن عنصر در هسته رخ میدهد
-
روغن سوزی
فرهنگ فارسی معین
(رُ غَ) (حامص .) 1 - نوعی اشکال فنی در موتور که باعث سوختن روغن همراه با سوخت موتور می شود. 2 - (عا.) کنایه از: بی رمق شدن .