کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سیف الدوله پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
سیف آباد
لغتنامه دهخدا
سیف آباد. [ س َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان کنار شهر بخش بردسکن شهرستان کاشمر. دارای 763 تن سکنه . آب آن از قنات . محصول آنجا غلات ، پنبه ، زیره ، سبزیجات و بنشن است . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9).
-
سیف آباد
لغتنامه دهخدا
سیف آباد. [ س َ ] (اِخ ) دهی است بمسافت یک فرسخ و نیم ، میانه ٔ جنوب و مشرق کازرون است . (فارسنامه ٔ ناصری ).
-
سیف آباد
لغتنامه دهخدا
سیف آباد. [ س َ ] (اِخ ) دهی است جزء دهستان برغان بخش کرج شهرستان تهران . دارای 163 تن سکنه . آب آن از رودخانه ٔ کردان . محصول آنجا غلات ، چغندر قند، بنشن و لبنیات است . (از فرهنگ جغرافیائی ای__ران ج 1).
-
سیف آباد
لغتنامه دهخدا
سیف آباد. [ س َ ] (اِخ ) دهی است جزء دهستان دودانگه ٔ بخش ضیأآباد شهرستان قزوین . دارای 606 تن سکنه . آب آن از قنات و رودخانه ٔ ابهرچای . محصول آنجا غلات ، کشمش ، پنبه و کرچک است . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 1).
-
سیف آباد
لغتنامه دهخدا
سیف آباد. [ س َ ] (اِخ ) دهی است جزء دهستان قمرود بخش حومه ٔ شهرستان قم . دارای 230 تن سکنه . مذهب آنان تشیع است . آب آن از قنات و فاضلاب رودخانه ٔ قم . محصول آنجا غلات ، پنبه و صیفی است . شغل اهالی آن زراعت و کرباس بافی می باشد. (از فرهنگ جغرافیائی ...
-
سیف آباد
لغتنامه دهخدا
سیف آباد. [ س َ ] (اِخ ) دهی است جزءبخش خرقان شهرستان ساوه . دارای 303 تن سکنه . مذهب شیعه . آب آن از رودخانه و فرقان . محصول آنجا غلات ، بنشن ، پنبه ، انگور و چغندر قند است . قشلاق چند خانوار ازایل بغدادی است . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 1).
-
سیف آباد
لغتنامه دهخدا
سیف آباد. [س َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان ریوند بخش حومه ٔ شهرستان نیشابور. دارای 716 تن سکنه . آب آن از قنات . محصول آنجا غلات است . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9).
-
سیف ا
لغتنامه دهخدا
سیف ا. [ س َ فُل ْ لاه ] (اِخ ) لقب خالدبن ولید. رجوع به خالد شود.
-
سیف ا
لغتنامه دهخدا
سیف ا. [ س َ فُل ْ لاه ] (اِخ ) لقب علی بن ابیطالب امیرالمؤمنین علیه السلام . رجوع به علی ... شود.
-
سیف اﷲفیلی
لغتنامه دهخدا
سیف اﷲفیلی . [ س َ فُل ْ لاه ] (اِخ ) دهی است از دهستان بنمعلای بخش شوش شهرستان دزفول . دارای 500 تن سکنه . آب آن از رودخانه ٔ کرخه . محصول آنجا غلات ،برنج و کنجد. شغل اهالی زراعت است . ساکنین از طایفه ٔ عشایر میباشند. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 6).
-
سیف الاسلام
لغتنامه دهخدا
سیف الاسلام . [ س َ فُل ْ اِ ] (اِخ )ظهیرالدین طغتگین مؤسس اتابکان دمشق (آل بوری ). جلوس 497 هَ . ق . وی از جمله ٔ رؤسای لشکری سلجوقیان بود که بمقام اتابکی بعض شاهزادگان این خاندان رسید و مدتی نیز خود زمام امور را بدست گرفت . طغتگین از ممالیکی است ...
-
سیف الدین
لغتنامه دهخدا
سیف الدین . [ س َ فُدْ دی ] (اِخ ) ابن عزالدین حسین سوری از پادشاهان غور که در غور و غزنین از 543 - 544 هَ . ق . حکومت کرد. و بهرامشاه او را بسال 544 کشت . (فرهنگ فارسی معین ).
-
سیف الدین
لغتنامه دهخدا
سیف الدین . [ س َ فُدْ دی ] (اِخ ) ابوبکر عادل سومین از سلسله ٔ ایوبیان مصر برادر سلطان سلاح الدین ایوبی او در 592 هَ . ق . جای نورالدین علی افضل را در دمشق گرفت و در 596 منصور جانشین عزیز را از مصر بیرون کرد و مصر را ضمیمه ٔ ملک خویش ساخت . وفات وی ...
-
سیف الدین
لغتنامه دهخدا
سیف الدین . [ س َ فُدْ دی ] (اِخ ) احمد تفتازانی . رجوع به تفتازانی و احمد شود.
-
سیف الدین
لغتنامه دهخدا
سیف الدین . [ س َ فُدْ دی ] (اِخ ) دهی است از دهستان آختاچی بوکان بخش بوکان شهرستان مهاباد. دارای 237 تن سکنه . آب آن از سیمین رود. محصول آنجا غلات ، توتون و حبوبات است . در دو محل بفاصله ٔ 2500 گزی بنام سیف الدین بالا و پائین مشهور است . سکنه ٔ سیف ...