کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سیف آباد پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
سیف آباد
لغتنامه دهخدا
سیف آباد. [ س َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان بلوک شرقی بخش مرکزی شهرستان دزفول . دارای 100 تن سکنه . آب آن از رودخانه ٔ دز. محصول آنجا غلات ، برنج و کنجد است . ساکنین از طایفه ٔ عشایر بختیاری هستند. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 6).
-
سیف آباد
لغتنامه دهخدا
سیف آباد. [ س َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان سگوند بخش زاغه ٔ شهرستان خرم آباد. دارای 112 تن سکنه . آب آن از نهر جوی . محصول آنجا غلات ، لبنیات و شغل اهالی زراعت است . ساکنین از طایفه ٔ سگوند هستند و زمستان به قشلاق میروند. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج ...
-
سیف آباد
لغتنامه دهخدا
سیف آباد. [ س َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان کنار شهر بخش بردسکن شهرستان کاشمر. دارای 763 تن سکنه . آب آن از قنات . محصول آنجا غلات ، پنبه ، زیره ، سبزیجات و بنشن است . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9).
-
سیف آباد
لغتنامه دهخدا
سیف آباد. [ س َ ] (اِخ ) دهی است بمسافت یک فرسخ و نیم ، میانه ٔ جنوب و مشرق کازرون است . (فارسنامه ٔ ناصری ).
-
سیف آباد
لغتنامه دهخدا
سیف آباد. [ س َ ] (اِخ ) دهی است جزء دهستان برغان بخش کرج شهرستان تهران . دارای 163 تن سکنه . آب آن از رودخانه ٔ کردان . محصول آنجا غلات ، چغندر قند، بنشن و لبنیات است . (از فرهنگ جغرافیائی ای__ران ج 1).
-
سیف آباد
لغتنامه دهخدا
سیف آباد. [ س َ ] (اِخ ) دهی است جزء دهستان دودانگه ٔ بخش ضیأآباد شهرستان قزوین . دارای 606 تن سکنه . آب آن از قنات و رودخانه ٔ ابهرچای . محصول آنجا غلات ، کشمش ، پنبه و کرچک است . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 1).
-
سیف آباد
لغتنامه دهخدا
سیف آباد. [ س َ ] (اِخ ) دهی است جزء دهستان قمرود بخش حومه ٔ شهرستان قم . دارای 230 تن سکنه . مذهب آنان تشیع است . آب آن از قنات و فاضلاب رودخانه ٔ قم . محصول آنجا غلات ، پنبه و صیفی است . شغل اهالی آن زراعت و کرباس بافی می باشد. (از فرهنگ جغرافیائی ...
-
سیف آباد
لغتنامه دهخدا
سیف آباد. [ س َ ] (اِخ ) دهی است جزءبخش خرقان شهرستان ساوه . دارای 303 تن سکنه . مذهب شیعه . آب آن از رودخانه و فرقان . محصول آنجا غلات ، بنشن ، پنبه ، انگور و چغندر قند است . قشلاق چند خانوار ازایل بغدادی است . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 1).
-
سیف آباد
لغتنامه دهخدا
سیف آباد. [س َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان ریوند بخش حومه ٔ شهرستان نیشابور. دارای 716 تن سکنه . آب آن از قنات . محصول آنجا غلات است . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9).
-
واژههای مشابه
-
سيف
دیکشنری عربی به فارسی
شمشير
-
کلاته سیف
لغتنامه دهخدا
کلاته سیف . [ ک َ ت ِ س ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان شهاباد بخش حومه ٔ شهرستان بیرجند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).
-
کانی سیف
لغتنامه دهخدا
کانی سیف . [ س ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان پشت آربابا بخش بانه ٔ شهرستان سقز واقع در 25هزارگزی جنوب باختری بانه و 2هزارگزی مرز ایران و عراق ، ناحیه ای است کوهستانی سردسیر و دارای 15 تن سکنه . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 5).
-
سیفالدین
فرهنگ نامها
(تلفظ: seyfoddin) (عربی) شمشیر دین ؛ (در اعلام) لقب دو تن از اتابکان موصل و چند تن از مشاهیر .
-
سیفالله
فرهنگ نامها
(تلفظ: seyfollāh) (عربی) شمشیر خدا .