کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سیزده به در پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
سیزده به در
/sizda[h]bedar/
معنی
مراسمی که در روز سیزدهم فروردین در ایران برگزار میشود و مردم به خارج شهر و به باغ و صحرا میروند و آن روز را به شادی، تفریح، و با انواع بازیها میگذرانند و به اصطلاح نحسی سیزده را در میکنند.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
سیزده به در
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) sizda[h]bedar مراسمی که در روز سیزدهم فروردین در ایران برگزار میشود و مردم به خارج شهر و به باغ و صحرا میروند و آن روز را به شادی، تفریح، و با انواع بازیها میگذرانند و به اصطلاح نحسی سیزده را در میکنند.
-
واژههای مشابه
-
سیزده بدر
لغتنامه دهخدا
سیزده بدر. [ دَه ْ ب ِدَ ] (اِ مرکب ) رسم تفرج و گردش که روز سیزدهم فروردین ایرانیان راست . (یادداشت بخط مؤلف ). روز سیزدهم از سال نو ایرانیان بیرون روند و نحوست دور کنند.
-
عدد سیزده
دیکشنری فارسی به عربی
ثلاثة عشر
-
سیزده بدر
لهجه و گویش تهرانی
خنثی کردن، نحسی بدر کردن بعد از نوروز
-
جستوجو در متن
-
در کردن
لهجه و گویش تهرانی
بجا آوردن،ادا کردن:این به آن در،سیزده بدر
-
هرمز
لغتنامه دهخدا
هرمز. [هَُ م ُ ] (اِخ ) رباطی بوده است در حدود ورامین در ناحیتی مشهور به جرم جوی که در حدود سیزده فرسنگ با دامغان فاصله داشته و بر سر راه ورامین به دامغان بوده است . (از نزهةالقلوب حمداﷲ مستوفی چ لیدن ص 173).
-
تورانشاه
لغتنامه دهخدا
تورانشاه . (اِخ ) برادر سلطان شاه بن قاورد که پس ازبرادر در سال 476 هَ . ق . به سلطنت کرمان رسید و سیزده سال حکومت راند و در سال 487 هَ . ق . درگذشت . رجوع به سلاجقه ٔ کرمان و حبیب السیر و تاریخ افضل شود.
-
رواس
لغتنامه دهخدا
رواس . [ رُوْ وا ] (اِخ ) سیدمحمدمهدی بن علی رفاعی حسینی بغدادی صیادی ، مشهور به رواس و ملقب به بهاءالدین . از افاضل عرفای قرن سیزدهم هجری است . وی در سیزده سالگی پس از وفات پدر به حجاز رفت و در مکه و مدینه مقدمات علوم را بیاموخت و بسن هیجده برای تکم...
-
کاره
لغتنامه دهخدا
کاره . [ کارْ رَ ] (اِخ ) نام شهر حران در نزد رومیان و بعداز تسلط اسکندر یکی از مراکز مهم فرهنگ یونانی و ادبیات آرامی بوده است . (از تاریخ علوم عقلی در تمدن اسلامی تألیف دکتر ذبیح اﷲ صفا ج 1 ص 10). و رجوع به «حران » شود. در این شهر جنگی بنام جنگ کار...
-
حسن یوسی
لغتنامه دهخدا
حسن یوسی . [ ح َ س َ ن ِ ] (اِخ ) ابن مسعود، ملقب به نورالدین مغربی و مکنی به ابوالوفاء منسوب به یوس قبیله ای از بربر. به مکه شد و بازگشت و در 111 هَ . ق . درگذشت . او راست : تذکرة الغافل و دیوان شعر و سیزده کتاب دیگر که در هدیة العارفین ج 1 ص 296 یا...
-
بزغند
لغتنامه دهخدا
بزغند. [ ] (اِخ ) نام قلعه ایست که سلطان ابراهیم غزنوی در آن محبوس بوده است ، و بهمین جهت زندانی بودن مسعودسعد بمدت ده سال در نظر این پادشاه چندان غریب و غیرمعتاد نمی آمده است . ابوحنیفه ٔ اسکافی در ابیات زیر از قصیده ای که در مدح سلطان ابراهیم گفته ...
-
بصری
لغتنامه دهخدا
بصری . [ ب ُ را ] (اِخ ) شهری بشام . (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ). شهری بوده در خطه ٔ حوران سوریه در 90 هزارگزی جنوب شرقی دمشق و در زمان رومیان قدیم اهمیت بسزایی داشته . بسال سیزده هجری خالدبن ولیدآنرا فتح نمود. رجوع به قاموس الاعلام ترکی ج 2 شود.
-
دیگان
واژهنامه آزاد
دهمین جشن از جشن های ماهانه در ایران باستان، از خانوادۀ جشن های مهرگان، تیرگان، بهمنگان و... (جشن های ایرانی: نوروز، سیزده به در، فروردینگان، اردیبهشتگان، خردادگان، تیرگان، امردادگان، شهریورگان، مهرگان، آبانگان، آذرگان، یلدا، دیگان، جشن سده، نوروز ر...