کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سیرسیرک پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
سیرسیرک
/sirsirak/
معنی
= جیرجیرک
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
سیرسیرک
فرهنگ فارسی معین
(رَ) (اِ.) زنجره .
-
سیرسیرک
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) (زیستشناسی) sirsirak = جیرجیرک
-
سیرسیرک
لهجه و گویش بختیاری
sir-sirak سیرسیرک، نام حشرهاى بالدار وسبزرنگ با صداى پیوسته و یکنواخت.
-
سیرسیرک
واژهنامه آزاد
نوعی حشره که از خود صدا تولید می کند.
-
جستوجو در متن
-
زنجره
واژهنامه آزاد
سیرسیرک.
-
زنجره
لهجه و گویش تهرانی
سیرسیرک،جیرجیرک
-
زنجره
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) (زیستشناسی) zanja(e)re حشرۀ کوچکی شبیه ملخ که صدای بلند و طولانی دارد؛ سیرسیرک.
-
زنجره
واژهنامه آزاد
شرۀ کوچکی شبیه ملخ که صدای بلند و طولانی دارد؛ سیرسیرک.
-
زنجره
لغتنامه دهخدا
زنجره . [ زَ ج َ رَ / رِ ] (اِ) جانوری است کوچک شبیه به ملخ که شبها آواز طولانی کند و عربان صراراللیل خوانند. (برهان ) (از فرهنگ رشیدی ) (از ناظم الاطباء). جانورکی است کوچک شبیه به ملخ که صدای طولانی شبها از آن برآید. (انجمن آرا) (آنندراج ). به لغت ا...
-
نیم بالان
لغتنامه دهخدا
نیم بالان . (اِ مرکب ) (اصطلاح جانورشناسی ) راسته ای از حشرات که دارای دگردیسی ناقص اند و قطعات دهانی آنها که مانند ناودانی شده اند به یکدیگر متصل و خرطومی را می سازند که درون آن چهار سوزن ، که در اصل ماندیبولها وآرواره ها هستند، مشاهده می گردد. این ...