کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سیرجان پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
سیرجان
فرهنگ واژههای سره
سیرگان
-
سیرجان
لغتنامه دهخدا
سیرجان . (اِخ ) شهرستان سیرجان یکی از شهرستانهای استان هشتم کشور است . این شهرستان در باختر استان هشتم واقع شده و محدود است : از طرف شمال به شهرستان رفسنجان ، از خاور به شهرستان بم ، از جنوب به شهرستان بندرعباس و از باختر به شهرستان شیراز. شهرستان سی...
-
واژههای مشابه
-
سیرجان کهنه
لغتنامه دهخدا
سیرجان کهنه . [ ک ُ ن َ ] (اِخ ) طایفه ای از ایل بچاقچی کرمان . (جغرافیای سیاسی کیهان ص 295).
-
جستوجو در متن
-
seignioral
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سیرجان
-
سیرگان
لغتنامه دهخدا
سیرگان . (اِخ ) رجوع به سیرجان شود.
-
بزگ
واژهنامه آزاد
در سیرجان به معنی شن های باد آورده گفته می شود
-
بلوردی
واژهنامه آزاد
نام منطقه ای در نزدیکی سیرجان که اکنون شهر شده است.
-
نازه
لغتنامه دهخدا
نازه . [ زِ ] (اِ) در تداول مردم سیرجان کرمان ، ناخن .
-
اولق
واژهنامه آزاد
(سیرجان، مکی شهر) اُولَق، سیاه و سفید، ابلق.
-
بزگ
واژهنامه آزاد
بِزّگ، در سیرجان به معنی شن های باد اورده و ماسه بادی گفته می شود
-
اشکنگ
واژهنامه آزاد
اِشکُنگ.به معنی تکه سفال های کوچک در سیرجان گفته میشود
-
جلال آباد
لغتنامه دهخدا
جلال آباد. [ ج َ ] (اِخ )از مزارع سعیدآباد سیرجان کرمان . (مرآت البلدان ).
-
سیرجانی
لغتنامه دهخدا
سیرجانی . (ص نسبی ) منسوب است به سیرجان که از بلاد کرمان میباشد. (الانساب سمعانی ).