کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سید سجاد پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
شاه سید علی اکبر
لغتنامه دهخدا
شاه سید علی اکبر. [ س ِی ْ ی ِ ع َ اَ ب َ ] (اِخ ) نام محلی است در نزدیکی شهر اسپاهان و دارای معدن زغال سنگ است . (یادداشت مؤلف ).
-
قلعه رسول سید
لغتنامه دهخدا
قلعه رسول سید. [ ق َ ع َ رَ س َی ْ ی ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان آختاچی بخش حومه ٔ شهرستان مهاباد، واقع در 38 هزارگزی شمال خاوری مهاباد و 2 هزارگزی باختر شوسه ٔ بوکان به میاندوآب و جلگه و معتدل مالاریایی است . سکنه ٔ آن 446 تن است . آب آن از سیمین ر...
-
بنه سید محمدرضا
لغتنامه دهخدا
بنه سید محمدرضا. [ ب ُ ن َ س ِی ْ ی ِ م ُ ح َم ْ م َ رِ ] (اِخ ) دهی از دهستان حومه ٔ بخش شهرستان کازرون است . دارای 376 تن سکنه است . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 7).
-
چاه سید محمد
لغتنامه دهخدا
چاه سید محمد. [ س ِی ْ ی ِ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان کوهدشت بخش طرهان شهرستان خرم آباد که در 18هزارگزی جنوب خاوری کوهدشت و 7 هزارگزی جنوب راه شوسه ٔ خرم آباد به کوهدشت واقع شده . کوهستانی ، معتدل و مالاریائی است و 370 تن سکنه دارد. آب...
-
چشمه ٔ سید یعقوب
لغتنامه دهخدا
چشمه ٔ سید یعقوب . [ چ َ م ِ ی ِ س َی ْ ی ِ ی َ ] (اِخ ) ده کوچکی است از بخش گوران شهرستان شاه آباد که در 6 هزارگزی شمال باختر گهواره واقع است و 40 تن سکنه دارد. اهالی آبادی از سادات حیدری میباشند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5).
-
سید و سالار
فرهنگ گنجواژه
سرور.
-
علی سیاه و کلاته سید
لغتنامه دهخدا
علی سیاه و کلاته سید. [ ع َ وَ ک َ ت َ س َی ْ ی ِ] (اِخ ) دهی است از دهستان پائین ولایت ، بخش حومه ٔ شهرستان تربت حیدریه . واقع در 16هزارگزی خاور تربت حیدریه ، و 6هزارگزی راه شوسه ٔ عمومی تربت به خواف . ناحیه ای است جلگه و دارای آب و هوای معتدل ، و 1...
-
جستوجو در متن
-
ذوالثفنات
لغتنامه دهخدا
ذوالثفنات . [ ذُث ْ ث َ ف ِ] (اِخ ) خداوند پینه ها بر پیشانی و مساجد دیگر. لقب عبداﷲبن وهَب راسبی ، رئیس خوارج . || لقب سید سجاد، زین العابدین ، علی بن حسین بن علی بن ابیطالب علیهم السلام . || لقب علی بن عبداﷲبن عباس . واین سه مهتر بر پیشانی از کثرت ...
-
علی
لغتنامه دهخدا
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن عبداﷲبن عباس ، مکنّی به ابوالحسن و ابومحمد و مشهور به ابوالاملاک و ملقّب به ذوالثفنات . وی جد خلفای عباسی بود و در سال 40 هَ . ق . متولد شد. او نیز مانند سید سجاد زین العابدین علی بن الحسین علیهماالسلام ، ملقّب به ذوالثفنات ا...
-
ذهبیة
لغتنامه دهخدا
ذهبیة. [ ذَ هََ بی ی َ ] (اِخ ) سلسله ای از اهل تصوف . سید قطب الدین محمد الحسینی النیریزی الشیرازی ، یکی از اقطاب این سلسله در کتاب فصل الخطاب آورده : و وارث الطومار السلسلة الذهبیه الکبرویة الرضویة، الشیخ محمد العارف الذی صومعته فی المشهد المقدس ، ...
-
جامی
لغتنامه دهخدا
جامی . (اِخ ) نورالدین عبدالرحمن بن احمدبن محمد دشتی . از اساتید مسلم نظم و نثر فارسی در قرن نهم هجری است . رضی الدین عبدالغفور که از خواص شاگردان اوست در شرح احوال وی آرد: «ولادت حضرت ایشان در خرجرد جام بوده است . وقت العشاء ثالث و العشرین من شهر شع...