کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سیدو پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
سیدو
واژهنامه آزاد
سَیِدُوْ (sayedow) در گویش گنابادی یعنی سایه بان
-
واژههای مشابه
-
سَیِدُوْ
لهجه و گویش گنابادی
sayedouw در گویش گنابادی یعنی سایه بان
-
چغوت سیدو
واژهنامه آزاد
چغوت سیدو:به معنی پرستو= ابابیل تذکر:(سیدو) از سید گرفته شده.
-
واژههای همآوا
-
سَیِدُوْ
لهجه و گویش گنابادی
sayedouw در گویش گنابادی یعنی سایه بان
-
جستوجو در متن
-
siddow
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سیدو
-
تاج الدین
لغتنامه دهخدا
تاج الدین . [ جُدْ دی ] (اِخ ) (شیخ ...) ابن زکریابن سلطان هندی نقشبندی ، از بزرگان طریقت نقشبندی . در نامه ٔ دانشوران آمده : شیخ تاج الدین ابن زکریابن سلطان عثمانی نقشبندی هندی شیخ طریقت فرقه ٔ نقشبندیه از سلاسل صوفیه بود و در عصر خویش رابطه ٔ ارشاد...