کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سیخ و چکش پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
سیخ و چکش
فرهنگ گنجواژه
وسائل کار.
-
واژههای مشابه
-
سیْخْ
لهجه و گویش گنابادی
sikh در گویش گنابادی یعنی چوب های ریز ، شق کردن آلت تناسلی ، قصد کردن ، آمادگی اجرای عملیات
-
سیخ زدن
فرهنگ فارسی معین
(زَ دَ) (مص م .) 1 - (عا.) کنایه از: اصرار کردن . 2 - تحریک کردن .
-
سیخ جاروب
لغتنامه دهخدا
سیخ جاروب . (اِ مرکب ) خسی که جاروب از آن سازند. (غیاث اللغات ) (آنندراج ).
-
سیخ کباب
دیکشنری فارسی به عربی
بصاق
-
سیخ لِنْگ
لهجه و گویش گنابادی
sikhleng در گویش گنابادی یعنی لاغر اندام ، استخوانی ، قد بلند لاغر
-
شکل سیخ
دیکشنری فارسی به عربی
اطرح
-
سیخ زدن
دیکشنری فارسی به عربی
ابرة , حفلة , وکزة
-
سیخ بخاری
دیکشنری فارسی به عربی
بوکر
-
سیخ زن
دیکشنری فارسی به عربی
بوکر
-
سیخ تنىشا
لهجه و گویش بختیاری
(م)six-e tani ša سیخى که آتش تنور را با آن هم زنند.
-
سیخ هموم
لهجه و گویش بختیاری
six-e hamom سیخ حمام.
-
سیخ کِواو
لهجه و گویش بختیاری
six-e kevâv سیخ کباب.
-
مث سیخ
لهجه و گویش تهرانی
تیز