کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سیخگاه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
سیخگاه
/sixgāh/
معنی
جایی از بدن چهارپا که وقتی به آن سیخ بزنند از جا بجهد.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
سیخگاه
لغتنامه دهخدا
سیخگاه . (اِ مرکب ) جایی از اندام ستور که چون بر آن سیخک زنند تند رود : کلکت که ز نوک او چکد بحرخوش یافته سیخگاه کان را. نورالدین ظهوری (از آنندراج ).مراد آن است که کسی بداند که به چیزی شخصی را از جا میتوان درآورد و آن شخص به چه چیز از جا درمیاید. (ب...
-
سیخگاه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [سنسکریت. فارسی] [قدیمی] sixgāh جایی از بدن چهارپا که وقتی به آن سیخ بزنند از جا بجهد.
-
واژههای مشابه
-
سیخگاه یافتن
فرهنگ فارسی معین
(تَ) (مص ل .) به نقطة ضعف کسی پی بردن .
-
جستوجو در متن
-
گاه
لغتنامه دهخدا
گاه . (اِ) عصر. دوره . زمان : و از خلق نخست که را آفرید از گاه آدم تا این زمانه . (ترجمه ٔ طبری بلعمی ).چنین تا بگاه سکندر رسیدز شاهان هر آنکس که آن تخت دید. فردوسی .باده ای چون گلاب روشن و تلخ مانده در خم ز گاه آدم باز. فرخی .هر شاعری به گاه امیری ب...