کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سیج پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
سیج
/se(a)yj/
معنی
= مویز
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
danger, jeopardy, peril, threat, venture
-
جستوجوی دقیق
-
سیج
فرهنگ فارسی معین
(اِ.) رنج ، محنت .
-
سیج
فرهنگ فارسی معین
(سَ یا س ) (اِ.) مویز، انگور خشک شده .
-
سیج
لغتنامه دهخدا
سیج . (اِ) رنج . محنت . مشقت . (برهان ) (آنندراج ).
-
سیج
لغتنامه دهخدا
سیج . (اِخ ) دهی است از دهستان چولائی بخش حومه ٔ شهرستان مشهد. دارای 542 تن سکنه . آب آن از رودخانه . محصول آنجاغلات و بنشن است . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9).
-
سیج
لغتنامه دهخدا
سیج . (اِخ ) دهی است جزء دهستان مرکز بخش آستارا شهرستان اردبیل . دارای 211 تن سکنه . آب آن از رودخانه و چشمه . محصول آن غلات ، تهیه ٔ زغال . شغل اهالی زراعت است . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4).
-
سیج
لغتنامه دهخدا
سیج . [ س َ ] (اِ) مویز است که انگور خشک شده باشد. (برهان ) (آنندراج ). مویز. (فرهنگ رشیدی ).
-
سیج
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) (زیستشناسی) [قدیمی] se(a)yj = مویز
-
سیج
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] sij رنج؛ محنت؛ مشقت.
-
جستوجو در متن
-
blue sage
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سیج سیج
-
black sage
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سیج سیج
-
خطر
فرهنگ واژههای سره
سیج، ناگوار
-
vervain sage
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ویرجین سیج
-
sand sage
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شن و ماسه سیج
-
مویز
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹میمیز› (زیستشناسی) maviz انگور خشکیده؛ انگور سیاه خشکشده؛ سکج؛ سیج.