کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سیتوپلاسم پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
سیتوپلاسم
/sitop[e]lāsm/
معنی
بخشی از سلول که در اطراف هسته قرار دارد و محتوای سلول را تشکیل میدهد؛ پروتوپلاسم.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
سیتوپلاسم
فرهنگ فارسی معین
(تُ پِ) [ فر. ] (اِ.) بخشی از سلول که در اطراف هسته قرار دارد، سفیدة یاخته ، میان یاخته (فره ).
-
سیتوپلاسم
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: cytoplasme] (زیستشناسی) sitop[e]lāsm بخشی از سلول که در اطراف هسته قرار دارد و محتوای سلول را تشکیل میدهد؛ پروتوپلاسم.
-
جستوجو در متن
-
cytoplasm
فرهنگ لغات علمی
سیتوپلاسم
-
sitoplasma
فرهنگ لغات علمی
سیتوپلاسم
-
cytoplastic
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سیتوپلاسم
-
cytoplasm
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سیتوپلاسم
-
پروتوپلاسم
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: protoplasme] (زیستشناسی) po(e)rotop[e]lāsm = سیتوپلاسم
-
plasmagene
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پلاسمون، ضمائم سیتوپلاسم
-
واکوئول
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: vacuole] ‹واکوئل› (زیستشناسی) vāku(o)'ol حفرههای کوچکی در سیتوپلاسم سلول که با جذب آب پدید میآیند و در تنظیم آب سلول، ذخیره، جذب، و دفع مواد دخالت دارند.
-
باکتری
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: bactérie] (زیستشناسی) bākteri موجود زندۀ تکسلولی با شکلهای مختلف کروی، بیضی، میلهای، و مارپیچی، و دارای سیتوپلاسم و هسته که بعضی از انواع آن برای انسان، جانوران، و گیاهان مضر و بیماریزاست.
-
غشاء
فرهنگ فارسی معین
( ~ .) [ ع . ] (اِ.) پردة پوششی حول و درون برخی اندام های درونی و قسمت سطحی سیتوپلاسم سلول های حیوانی و پردة سلولزی حول سلول های گیاهی .
-
پروتوپلاسم
فرهنگ فارسی معین
( ~.) [ فر. ] (اِ.) مادة سیال و بی رنگ زندة سلول های گیاهی و جانوری که از دو جزو سیتوپلاسم و هسته تشکیل شده و سطح آن دارای نیروی کششی خاصی است که آن را از جاری شدن محفوظ می دارد و ضمناً موجب حفظ آن در برابر مایعات دیگر است ، درون یاخته (فره ).
-
شامه
لغتنامه دهخدا
شامه . [ م َ ] (اِ) غشاءنازک . (لغات فرهنگستان ) (فرهنگ فرانسه نفیسی ). شامه یا پوسته : اطراف یاخته را پرده ٔ نازک و محکمی فرامیگیرد که محلولهای بلورین میتوانند از خلال آن نفوذ کنند و گاهی ممکن است ضخامت این پرده زیاد شود و نفوذناپذیر گردد جنس شامه ی...
-
گلیکژن
لغتنامه دهخدا
گلیکژن . [ گْلی / گ ِ ک ُ ژِ ] (فرانسوی ، اِ) که یا در سیتوپلاسم پراکنده اند و یا اینکه بشکل تکه های دراز و یا گویچه مانند جمع گشته اند معرف لوگول (یدی که در یدور پتاسیم حل گشته است ) آنرا به رنگ قهوه ای ملون میسازد. (جانورشناسی عمومی تألیف فاطمی صص...