کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سیترات پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
سیترات
/sitrāt/
معنی
هر یک از نمکهای اسیدسیتریک.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
سیترات
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: citrat] (شیمی) sitrāt هر یک از نمکهای اسیدسیتریک.
-
جستوجو در متن
-
cirrate
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سیترات
-
clomiphene citrate
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کلومیفن سیترات
-
sildenafil citrate
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سیلدنافیل سیترات
-
citrates
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سیترات، نمک اسید سیتریک
-
citrate
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سیترات، نمک اسید سیتریک
-
اشباع
لغتنامه دهخدا
اشباع . [ اِ ] (ع مص ) سیر گردانیدن . (منتهی الارب ). سیر کردن . (تاج المصادر بیهقی ) (مؤیدالفضلا): اشبعته من الجوع . || سیراب گردانیدن . || رنگ سیر خورانیدن جامه را. (منتهی الارب ). || و فی الدعاء: لااشبع اﷲ بطنک ؛ ای ویل لک . (منتهی الارب ). || گش...