کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سیاهه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
سیاهه
/siyāhe/
معنی
۱. سیاه؛ سیاهی.
۲. نوشته.
۳. تکۀ کاغذ که فروشنده ریز کالاهای فروختهشده را در آن مینویسد و به خریدار میدهد؛ صورتحساب.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
۱. سواد، صورتحساب، صورت، فهرست، لیست
۲. بدکاره، روسپی، فاحشه
دیکشنری
bill, list, record
-
جستوجوی دقیق
-
سیاهه
واژگان مترادف و متضاد
۱. سواد، صورتحساب، صورت، فهرست، لیست ۲. بدکاره، روسپی، فاحشه
-
سیاهه
فرهنگ فارسی معین
(هِ یا هَ)(اِ.) 1 - صورتحساب ، نوشته ای که در آن موارد دخل و خرج را بنویسند. 2 - زن بدکاره .
-
سیاهه
لغتنامه دهخدا
سیاهه . [هََ / هَِ ] (اِ) تفصیل رخوت و اسباب و اسامی مردم و کتاب و امثال آن . (برهان ). نوعی از دفتر و حساب و آنرا روزنامه نیز گویند و در آن تفصیل اسباب خانه و رخوت و لباس باشد نویسند. به اصطلاح متصدیان دفتر مسوده روزنامچه که آمدنی نقود یا اجناس هر ر...
-
سیاهه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) siyāhe ۱. سیاه؛ سیاهی.۲. نوشته.۳. تکۀ کاغذ که فروشنده ریز کالاهای فروختهشده را در آن مینویسد و به خریدار میدهد؛ صورتحساب.
-
سیاهه
دیکشنری فارسی به عربی
جرد , فاتورة
-
واژههای مشابه
-
inventory 2
سیاهه 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] فهرستی از اقلام و پرسشها که از آن برای شناسایی رفتار و علایق و نگرشهای فرد استفاده میکنند
-
سیاهه 2
واژههای مصوّب فرهنگستان
[عمومی] ← فهرست 2
-
cargo sheet
سیاهۀ بار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] صورتی که مسئول اسکله از بار کشتی تهیه میکند تا کارکنان دفتری صاحب کشتی بتوانند قبل از امضای بارنامهها به بررسی و بازبینی آنها بپردازند
-
cargo list
سیاهۀ بارگیری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] صورتی از اقلام مختلف بارهایی که برای بارگیری پذیرفته شدهاند و از آن برای تنظیم نقشۀ بارگیری در کشتی استفاده میکنند
-
experience inventory
سیاهۀ تجارب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] پرسشنامهای که جنبههای گوناگون پذیرا بودن فرد را در برابر تجربههای جدید میسنجد
-
personality inventory
سیاهۀ شخصیت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] مقیاس استانداردی که براساس آن جنبههای گوناگون شخصیت فرد، با توجه به پاسخهایی که او به فهرستی از موقعیتها یا خصایص میدهد، ارزیابی میشود
-
سیاهه مقابله
دیکشنری فارسی به عربی
قائمة التدقيق
-
cargo sheet clerk, ship's clerk
متصدی سیاهۀ بار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] کسی که بر عمل بارگیری و تخلیۀ کشتی بر طبق سیاهۀ بار نظارت دارد و مسئول تحویل بار است
-
trait list
سیاهۀ بارزهها
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] فهرستی از ویژگیها که توصیفگر یک فرهنگ باستانشناختی است