کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سیان پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
سیان
/sayān/
معنی
= برسیان
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
سیان
فرهنگ فارسی معین
(سَ) (اِ.) عشقه ، گیاهی که به درخت پیچد.
-
سیان
لغتنامه دهخدا
سیان . [ س َ ] (اِ) گیاهی است که بر درخت پیچد و به عربی عشقه گویند. (برهان ) (اوبهی ) (آنندراج ). و بپارسی پیچه و تحفه گفتند که آنرا پرسیان نیزگویند. (از فرهنگ رشیدی ) (از آنندراج ) : آنکه سرش از فضل خداوند بتابدفردا بکند آتش و اغلال سیانیش . ناصرخسر...
-
سیان
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) (زیستشناسی) sayān = برسیان
-
واژههای مشابه
-
قلعه سیان
لغتنامه دهخدا
قلعه سیان . [ ق َ ع َ ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان رودشت بخش کوهپایه ٔ شهرستان اصفهان ، واقع در 23هزارگزی جنوب کوهپایه و 22هزارگزی جنوب شوسه ٔ اصفهان به یزد. سکنه ٔ آن 19 تن است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10).
-
واژههای همآوا
-
صیان
لغتنامه دهخدا
صیان . (ع مص ) نگاه داشتن چیزی را. (منتهی الارب ). نگه داشتن . (تاج المصادر بیهقی ) (دهار) (مصادر زوزنی ). || (مص ) بر طرف سم ایستادن اسب از سودگی پای یا بی نعلی . (منتهی الارب ).
-
صیان
لغتنامه دهخدا
صیان . [ ص َ /ص ُ / صیا ] (ع اِ) صیان الثوب ؛ جامه دان . (منتهی الارب ). || تخته ٔ جامه . (منتهی الارب ) (دهار).
-
جستوجو در متن
-
cyanocarbonic
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سیان کربنیک
-
cyanhydrin
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سیان هیدرین
-
cyanformate
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سیان قالب
-
cyanhidrosis
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سیان هیدروز
-
cyanhydrate
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سیان هیدرات
-
cyanomethemoglobin
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سیان متهموگلوبین