کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سیال پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
سیال
/sayyāl/
معنی
۱. بسیارروان.
۲. آب روان؛ جاری.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
۱. جاری، روان ≠ راکد
۲. آبکی، رقیق، رو، مایع ≠ غلیظ
برابر فارسی
آبگون
دیکشنری
fluid, liquid
-
جستوجوی دقیق
-
سیال
واژگان مترادف و متضاد
۱. جاری، روان ≠ راکد ۲. آبکی، رقیق، رو، مایع ≠ غلیظ
-
سیال
فرهنگ واژههای سره
آبگون
-
fluid 1
سیال
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی بسپار] حالت غیرجامد ماده که در آن اتمها یا مولکولها آزادانه از روی یکدیگر عبور میکنند متـ . شاره 1
-
سیال
فرهنگ فارسی معین
(سَ یّ) [ ع . ] 1 - (ص .) بسیار روان . 2 - روان ، جاری .
-
سیال
لغتنامه دهخدا
سیال . [ س َ ] (اِ) یاسمین را گویند و آن سفید و زرد میباشد. (برهان ) (آنندراج ). یاسمین . (بحر الجواهر) (تحفه ٔ حکیم مؤمن ).
-
سیال
لغتنامه دهخدا
سیال . [ س َی ْ یا ] (ع اِ) نوعی از درخت انگور یا خار.(آنندراج ). عُض ّ. (منتهی الارب ). قسمی از عضاة است . (یادداشت بخط مؤلف ). شبهان . شاباهی . شاباهان . فالیورس . (یادداشت بخط مؤلف ). || (ص ) روان . (آنندراج ). جاری . روان . (ناظم الاطباء). جاری...
-
سیال
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی] sayyāl ۱. بسیارروان.۲. آب روان؛ جاری.
-
سیال
دیکشنری فارسی به عربی
سائل , نقال
-
واژههای مشابه
-
fluidised bed/ fluidized bed
بستر سیال
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] نوعی محیط انتقال گرما که در آن بخار گاز یا مایع در خلاف جهت بستری که ذرات بر روی آن قرار دارند، حرکت میکند
-
power law fluid
سیال توانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی بسپار] سیالی که از معادلۀ توانی تبعیت میکند
-
fluidization
سیالسازی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی بسپار] روشی که در آن با معلق کردن ذرات جامد در مایع یا گاز در حال حرکت ذرات جامد رفتاری مانند سیال پیدا میکنند
-
purely viscous fluid, inelastic fluid
سیال کاملگرانرو
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی بسپار] سیالی که هیچنوع رفتار کشسان بروز ندهد، بهطوریکه اگر در یک شکل ثابت نگاه داشته شود، تنش بهسرعت صفر یا در تمام حجم بهصورت یکنواخت توزیع شود
-
viscoelastic fluid
سیال گرانروکشسان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی بسپار] سیالی که رفتار غالب آن شارش گرانرو است، ولی پس از برداشتن تنش، تاحدودی بازگشت کشسان از دگرشکلی نیز از خود نشان میدهد
-
shear thickening fluid, dilatant fluid, dilatant2
سیال گرانشوندۀ برشی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی بسپار] سیالی دارای ذرات نامنتظم که گرانرَوی ظاهری آن براثر افزایش آهنگ برش زیاد میشود