کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سیاسی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
body politic
بدنۀ سیاسی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سیاسی و روابط بینالملل] مردمی که در یک جامعۀ بسامان سیاسی زندگی میکنند و بهعنوان یک موجودیت سیاسی شناخته میشوند
-
political cinema
سینمای سیاسی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سینما و تلویزیون] نوعی فیلم که داستانی مستند یا تخیلی مبتنی بر رویدادها و شخصیتهای واقعنما را در بستر جریانات و کشمکشهای سیاسی به تصویر میکشد
-
groundswell
شور سیاسی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سیاسی و روابط بینالملل] حمایت مشتاقانۀ اکثر مردم یا طرفداران و اعضای ردههای پایین یک حزب از خطمشی یا نامزد آن حزب
-
اعتبارنامه ٔ سیاسی
لغتنامه دهخدا
اعتبارنامه ٔ سیاسی . [ اِ ت ِ م َ / م ِ ی ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) استوارنامه . (از فرهنگستان ایران ). رجوع به اعتبارنامه شود.
-
اعتصاب سیاسی
لغتنامه دهخدا
اعتصاب سیاسی . [ اِ ت ِ ب ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) اعتصابی است که بر اثر اختلاف با روش سیاسی حکومت و کشمکشها و منازعات سیاسی صورت می گیرد. (از اقتصاد اجتماعی شمس الدین جزایری ).
-
پامفله ٔ سیاسی
لغتنامه دهخدا
پامفله ٔ سیاسی . [ ل ِ ی ِ ] (اِخ ) مقالاتی از کُرمِنَن بر ضد حکومت لوئی فیلیپ که به امضاء تی مُن منتشر میشد. (1834-1845م . / 1249-1260 هَ . ق .).
-
نصير سياسي
دیکشنری عربی به فارسی
پيرو , هواه خواه سياسي , نوکر
-
جغرافي سياسي
دیکشنری عربی به فارسی
وابسته به جغرافياي سياسي
-
استقرار سياسىّ
دیکشنری عربی به فارسی
ثبات سياسى
-
political economy
اقتصاد سیاسی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اقتصاد] مطالعۀ سازوکارهای اقتصادی در چارچوب یک بینش سیاسی
-
political obligation
التزام سیاسی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سیاسی و روابط بینالملل] الزام اطاعت شهروند از دولت یا حکومت
-
تماسهای سیاسی
دیکشنری فارسی به عربی
اِتّصالاتٌ دِبلوماسيةٌ
-
اختیارات سیاسی
دیکشنری فارسی به عربی
التفويضات الدبلوماسية
-
جریانات سیاسی
دیکشنری فارسی به عربی
التيارات السياسية
-
جغرافیای سیاسی
دیکشنری فارسی به عربی
الجغرافية السياسية