کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سیاست بیطرفی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
سیاست کیفری
واژهنامه آزاد
آن دسته از اقدامات حكومت و دولت در جهت پيشگيري از وقوع جرم و درمان و بهبود وضع مجرمان
-
policy studies
مطالعات سیاستگذاری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سیاسی و روابط بینالملل] پژوهش و بررسی در زمینۀ سیاستگذاری
-
no-win policy
سیاست بیبرنده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سیاسی و روابط بینالملل] خطمشی مبتنی بر تلاش نظامی بیشازاندازه احتیاطآمیزی که به پیروزی هیچیک از طرفها نمیانجامد
-
international politics
سیاست بینالملل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سیاسی و روابط بینالملل] روابط و اعمال متقابل کشورها که درجهت تحصیل و حفظ اهداف ملی باشد
-
power politics, machtpolitik/ Machtpolitik (de.)
سیاست قدرتپایه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سیاسی و روابط بینالملل] آموزهای سیاسی که بهموجب آن دولتها در روابط بینالملل منافع خود را با تکیه بر قدرت تأمین میکنند
-
acceptable use policy, AUP
سیاست کاربری مجاز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] مجموعۀ مقررات و رهنمودهایی که در آن بهصورتی کمابیش تفصیلی کاربری مناسب سامانه یا شبکه تعریف شده است
-
zero tolerant policy
سیاست ممنوعیت مطلق
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اعتیاد] ← ممنوعیت
-
alcohol policy
سیاست مهار الکل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اعتیاد] مجموعۀ برنامههای آموزشی و درمانی و بازدارنده برای مهار مصرف الکل که بهطور عمده شامل پیشگیری و زیانکاهی و کاهش عرضه و تقاضاست اختـ . مهار الکل alcohol control
-
drug policy
سیاست مهار مواد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اعتیاد] مجموعۀ برنامههای آموزشی و درمانی و بازدارنده برای مهار مصرف مواد که بهطور عمده شامل پیشگیری و زیانکاهی و کاهش عرضه و تقاضاست متـ . مهار مواد drug control
-
realpolitik/ Realpolitik (de.)
سیاست واقعگرا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سیاسی و روابط بینالملل] سیاست مبتنی بر واقعگرایی
-
bureaucratic politics model
الگوی سیاستگذاری بینادیوانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سیاسی و روابط بینالملل] الگویی که در آن تصمیمگیری از میان گزینههای موجود در سیاست خارجی ازطریق چانهزنی و بدهبستان میان بخشهای مختلف حکومت صورت میگیرد
-
سیاست مدار افراطی
دیکشنری فارسی به عربی
راديکالي
-
وارد در سیاست
دیکشنری فارسی به عربی
سياسي
-
سخت گیری در سیاست
دیکشنری فارسی به عربی
عناد
-
سیاست زمین سوخته
دیکشنری فارسی به عربی
سياسة الأرض المحروقة