کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سیاری پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
outreach
سیاری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی] ارائۀ خدمات که بهصورت خارج از مرکز در محلهای مورد نظر انجام میشود
-
سیاری
لغتنامه دهخدا
سیاری . [ س َی ْ یا ] (اِخ ) شیخ ابوالعباس بن القاسم بن المهدی السیاری رحمةاﷲتعالی . دخترزاده ٔ احمد سیار است و از اهل مرو و شاگرد ابوبکر واسطی است و عالم به حقایق احوال و فقیه وحدیث بسیار داشت . و از برکات صحبت واسطی بدرجه ای رسید که امام صنفی از مت...
-
واژههای مشابه
-
کاتب سیاری
لغتنامه دهخدا
کاتب سیاری . [ ت ِ ب ِ س َی ْ یا ] (اِخ ) احمدبن محمدبن سیاربن عبداﷲ کاتب بصری مکنی به ابوعبداﷲ، در زمان حضرت امام حسن عسکری (ع ) متوفی 260 هجری از نویسندگان آل طاهر و ضعیف الحدیث و مردودالروایه و فاسدالمذهب و تناسخی المشرب بود. از تألیفات اوست :1- ...
-
خفته سیاری
لغتنامه دهخدا
خفته سیاری . [ خ ُ ت َ / ت ِ س َی ْ یا ] (حامص مرکب ) عمل خفته سیار. خفته روی . (یادداشت بخط مؤلف ). || بیماریی است که بر اثر آن بیمار در خواب راه می رود. (یادداشت بخط مؤلف ).
-
واژههای همآوا
-
صیعری
لغتنامه دهخدا
صیعری . [ ص َ ع َ ری ی ] (ع ص ) احمر صیعری ؛ سخت سرخ . (منتهی الارب ). قانی .- سنام صیعری ؛ کوهان بزرگ . (منتهی الارب ).
-
جستوجو در متن
-
احمد
لغتنامه دهخدا
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) سیّاری شیعی . رجوع به احمدبن ابراهیم سیاری ... شود.
-
itinerancy
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مسافرت، سیاری، در بدری، گردش
-
itineracy
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ملاقات، سیاری، در بدری، گردش
-
احمد
لغتنامه دهخدا
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ )ابوالحسین . رجوع به احمدبن ابراهیم سیاری ... شود.
-
ابوالحسین
لغتنامه دهخدا
ابوالحسین . [ اَ بُل ْ ح ُ س َ ] (اِخ ) احمدبن ابراهیم سیاری . رجوع به احمد... شود.
-
private mobile radio, personal mobile radio, PMR
رادیوی سیار شخصی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] سامانۀ ارتباطات رادیویی سیاری که ارائهدهندگان خدمات اضطراری، ازجمله نیروی انتظامی و آتشنشانی و فوریتهای پزشکی و نیز سامانههای مسافربری، از آن عمدتاً برای نظارت بر ناوگان خود استفاده میکنند
-
دوره گردی
لغتنامه دهخدا
دوره گردی . [ دَ / دُو رَ گ َ ](حامص مرکب ) حالت و عمل دوره گرد. سیاری . متحرکی . (یادداشت مؤلف ). || طوافی . عمل دوره گرد. کار دوره گرد. (یادداشت مؤلف ). رجوع به دوره گرد شود.