کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سیاحت کردن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
سیاحت کردن
مترادف و متضاد
۱. جهانگردی کردن، گردشگری کردن، آفاقپوییدن، آفاقپویی کردن
۲. سیروسفر کردن
۳. نگاه کردن، دیدن
۴. گردش کردن
دیکشنری
explore, journey
-
جستوجوی دقیق
-
سیاحت کردن
واژگان مترادف و متضاد
۱. جهانگردی کردن، گردشگری کردن، آفاقپوییدن، آفاقپویی کردن ۲. سیروسفر کردن ۳. نگاه کردن، دیدن ۴. گردش کردن
-
سیاحت کردن
دیکشنری فارسی به عربی
استکشف , جولة , رحلة الصيد
-
واژههای مشابه
-
سیاحت نامه
لغتنامه دهخدا
سیاحت نامه . [ ح َ م َ / م ِ ] (اِ مرکب ) کتابی که در آن سرگذشت سیاحت را نوشته باشند. (ناظم الاطباء).
-
سیاحت اکتشافی
دیکشنری فارسی به عربی
استکشاف
-
سیاحت اکتشافی در افریقا
دیکشنری فارسی به عربی
رحلة الصيد
-
سیر و سیاحت
فرهنگ گنجواژه
گردش.
-
جستوجو در متن
-
استکشف
دیکشنری عربی به فارسی
سياحت کردن , اکتشاف کردن , کاوش کردن
-
explored
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کاوش، اکتشاف کردن، کاوش کردن، سیاحت کردن، پیگردی کردن
-
explore
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کاوش کنید، اکتشاف کردن، کاوش کردن، سیاحت کردن، پیگردی کردن
-
touring
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تور، سیاحت کردن، گشت کردن، جهانگردی کردن، سیر کردن
-
explores
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کاوش می کند، اکتشاف کردن، کاوش کردن، سیاحت کردن، پیگردی کردن
-
Tours
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تورها، سفر، گشت، سیاحت، مسافرت، ماموریت، سیر، نوبت، سیاحت کردن، گشت کردن، جهانگردی کردن، سیر کردن
-
tour
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تور، سفر، گشت، سیاحت، مسافرت، ماموریت، سیر، نوبت، سیاحت کردن، گشت کردن، جهانگردی کردن، سیر کردن