کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سگ لرز، سگ لرز زدن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
بوقِ سَگْ
لهجه و گویش گنابادی
boghesag در گویش گنابادی یعنی آخر شب ، دیر وقت ، دیر هنگام
-
سگِ شکارى
لهجه و گویش بختیاری
sag-e šekari tâzi .
-
واژههای همآوا
-
سگ لرز، سگ لرز زدن
لهجه و گویش تهرانی
لرزیدن زیاد و خفیف
-
جستوجو در متن
-
ارتجاج
فرهنگ فارسی معین
(اِ تِ) [ ع . ] 1 - (مص ل .) جنبیدن ، لرزیدن . 2 - موج زدن دریا. 3 - (اِمص .) لرز، لرزه . 4 - تشویش ، اضطراب .
-
shakes
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تکان می خورد، لرزش، تکان، تزلزل، ارتعاش، لرز، تکان دادن، تکان خوردن، لرزیدن، متزلزل کردن، بهم زدن، جنباندن، اشفتن، لرزش داشتن
-
shake
دیکشنری انگلیسی به فارسی
لرزش، تکان، تزلزل، ارتعاش، لرز، تکان دادن، تکان خوردن، لرزیدن، متزلزل کردن، بهم زدن، جنباندن، اشفتن، لرزش داشتن
-
dogsled
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سگ زدن
-
doggoning
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سگ زدن
-
dogwinkle
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سگ زدن
-
ولوغ
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] [قدیمی] voluq زبان زدن سگ به ظرف؛ خوردن یا لیسیدن سگ چیزی را که در ظرف است.
-
کلبة
دیکشنری عربی به فارسی
سگ ماده , زن هرزه , شکايت کردن , قر زدن
-
dog paddle
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دست و پا زدن سگ، شنای اشخاص مبتدی، شنای سگی
-
چخ
فرهنگ فارسی عمید
(شبه جمله) čex کلمهای که هنگام نهیب زدن به سگ و دور کردن آن میگویند.