کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سگر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
سگر
/sogor/
معنی
= سیخول
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
سگر
لغتنامه دهخدا
سگر. [ س ُ گ ُ ] (اِ) چکاسه است که خارپشت بزرگ تیرانداز باشد و با زای نقطه دار هم گفته اند. (برهان ) (آنندراج ). رجوع به سکر و سغر و اسغر شود.
-
سگر
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹سگرنه› (زیستشناسی) [قدیمی] sogor = سیخول
-
واژههای مشابه
-
سِگِرمه
لهجه و گویش تهرانی
چین پیشانی ،گره ابرو
-
جستوجو در متن
-
سگرنه
لغتنامه دهخدا
سگرنه . [ س ُ گ ُ ن َ/ ن ِ ] (اِ) به معنی سگر است که خارپشت تیرانداز باشد و به این معنی بازهم آمده است . (برهان ). رکاسه . (الفاظ الادویه ). رکاشه است و آن را سغر و سغرنه نیز گویند. (جهانگیری ). رجوع به سگر و سغر و سغرنه شود.
-
سیغر
لغتنامه دهخدا
سیغر. [ غ ُ ] (اِ) سیخول است که خارپشت بزرگ تیرانداز باشد. (برهان ) (آنندراج ). رجوع به سیخول ، سیخور، سگر، سغرنه و سکرنه شود.
-
لریدا
لغتنامه دهخدا
لریدا. [ ل ِ ] (اِخ ) نام شهری به اسپانیا در «کاتالنی ». کنار رود سگر. دارای 32000 تن سکنه . نام شهری بر ساحل راست نهر سگر در ناحیه ٔ کاتالنی اسپانیا، واقع در 132 هزارگزی شمال غربی بارسلون . دارای 20370 تن سکنه و کلیسائی زیبا مبدّل از جامع و هم از زم...
-
بروند
لغتنامه دهخدا
بروند. [ ب َرْ وَ ] (اِخ ) دهی است از دهستان گوران شهرستان شاه آباد. سکنه ٔ آن 200 تن است . آب آن از زه آب دره سگر و محصول آن غلات ، حبوب ، لبنیات ، صیفی ، توتون و میوه است . این ده در دو محل بفاصله ٔ یک کیلومتر واقع و مشهور به علیا و سفلی است . (از ...
-
سیخول
لغتنامه دهخدا
سیخول . (اِ) سیخور. (حاشیه ٔ برهان قاطع چ معین ). خارپشت کلانی را گویند که خارهای ابلق دارد و مانند تیر اندازد. (برهان ) (آنندراج ). اسغر. (فرهنگ رشیدی ). سغر. (اوبهی ). جانوری باشد که بر اندامش خارها ابلق مثل دوک بود، چون کسی قصد گرفتن آن کند اندام ...