کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سکیزه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
سکیزه
/sekize/
معنی
جستوخیز ستور؛ لگد؛ جفته؛ جفتک؛ آلیز.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
kick
-
جستوجوی دقیق
-
سکیزه
فرهنگ فارسی معین
(س زَ) (اِمص .) 1 - جست و خیز. 2 - جفتک اندازی .
-
سکیزه
لغتنامه دهخدا
سکیزه . [ س ِ زَ / زِ ] (اِمص ) جست و خیز و لگد انداختن ستور. (آنندراج ) (برهان ) : بر شتر عیسی نهاده تنگ بارخر سکیزه میکند در مرغزار. مولوی .|| غلطانیدن . (غیاث ) (آنندراج ). || ستیزه که جنگ و خصومت و لجاجت باشد. (برهان ).
-
سکیزه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹اسکیزه، سکیز› [قدیمی] sekize جستوخیز ستور؛ لگد؛ جفته؛ جفتک؛ آلیز.
-
جستوجو در متن
-
اسکیزه
لغتنامه دهخدا
اسکیزه . [ اِ زَ / زِ ] (اِمص ) آلیز کردن و جفته انداختن ستور. (جهانگیری ). برجستن و لگد انداختن . برجستن ستور را گویند. (انجمن آرا). برجستن و آلیز انداختن ستور. (برهان ). شلنگ و برجستن و دولتی (؟) اسب و خر. (غیاث ). جست و خیز ستور. (رشیدی ) (سروری )...
-
ا
لغتنامه دهخدا
ا. [ اِ ] (حرف ) همزه ٔ مکسوره در بعض کلمات گاهی افزوده و گاه حذف شود، معروفتر وقت را اصلی و غیرمعروف را مخفف یا مثقل توان گفت : براهیم و ابراهیم : دعوی کنند گرچه براهیم زاده ایم چون نیک بنگری همه شاگرد آزرند. ناصرخسرو.علی بِن ْ براهیم از شهر موصل بی...