کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سکونت کردن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
سکونت کردن
دیکشنری فارسی به عربی
تعود
-
واژههای مشابه
-
محل سکونت
دیکشنری فارسی به عربی
بيئة , سکن
-
محل کوچکی از شهر که محل سکونت اقلیت هااست
دیکشنری فارسی به عربی
غيتو
-
جستوجو در متن
-
سکنا گزیدن
واژگان مترادف و متضاد
منزل کردن، اقامت کردن، مقیم شدن، جای گرفتن، متوطن شدن، ماوا گزیدن، خانه کردن، سکونت کردن، سکونت گزیدن ≠ کوچیدن
-
جاگیر شدن
لهجه و گویش تهرانی
سکونت کردن
-
ماوا کردن
واژگان مترادف و متضاد
جا گرفتن، اقامت کردن، مقیم شدن، اقامت کردن، سکونت کردن، سکنا گزیدن، ماوا یافتن
-
منزل داشتن
واژگان مترادف و متضاد
اقامت کردن، سکونت داشتن، ساکن بودن
-
سکنا گرفتن
واژگان مترادف و متضاد
مقیمشدن، اقامت کردن، مسکن کردن، منزل گرفتن، متوطن شدن، سکونت گزیدن
-
آرامانیدن
فرهنگ فارسی معین
(دَ) (مص م .) 1 - آرام کردن . 2 - مطمئن کردن . 3 - سکونت دادن ، اسکان .
-
اسکان
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] 'eskān ۱. ساکن کردن؛ سکونت دادن.۲. (ادبی) ساکن و بیحرکت خواندن حرفی؛ ساکن کردن.
-
باشش کردن
لغتنامه دهخدا
باشش کردن . [ ش ِ ک َ دَ ] (مص مرکب ) سکونت کردن : مُساکَنَة؛ با یکدیگر در یک خانه باشش کردن . (منتهی الارب ).
-
ماوا کردن
لغتنامه دهخدا
ماوا کردن . [ م َءْ ک َ دَ ] (مص مرکب ) اقامت کردن و منزل کردن و جای گرفتن و سکونت کردن . مأوا گرفتن . (ناظم الاطباء). مأوا یافتن .
-
reside
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اقامت داشتن، ساکن شدن، سکونت کردن، مستقر بودن، مسکن داشتن، مقیم شدن، ساکن بودن