کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سکور پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
سکور
لغتنامه دهخدا
سکور. [ س َ ] (ع ص )همیشه مست و دائم الخمر. (آنندراج ) (ناظم الاطباء).
-
سکور
لغتنامه دهخدا
سکور. [ س ُ ] (ع مص ) بیارامیدن آب و باد. (المصادر زوزنی ) (تاج المصادر بیهقی ). آرمیدن باد.ایستاده شدن باد. (آنندراج ) (منتهی الارب ). || (یا فعل مجهول ) بند شدن بنایی . (منتهی الارب ).
-
جستوجو در متن
-
دائم الخمر
لغتنامه دهخدا
دائم الخمر. [ ءِ مُل ْ خ َ ] (ع ص مرکب ) سکیر. همیشه مست . سکور. که پیوسته شراب خورد. مستلج . مدمن . آنکه همیشه شراب و مِی نوشد. (آنندراج ). خِمّیر؛ که پیوسته مست باشد.
-
دایم الخمر
لغتنامه دهخدا
دایم الخمر. [ ی ِ مُل ْ خ َ ] (ع ص مرکب ) باده پرست .همیشه مست . مست مدام . پیوسته مست . دائم الخمر. سکیر. سکور. که پیوسته شراب خورد. رجوع به دائم الخمر شود.