کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سکسکه کردن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
سکسکه کردن
دیکشنری فارسی به عربی
فواق
-
جستوجو در متن
-
فواق
دیکشنری عربی به فارسی
سکسکه , سکسکه کردن
-
hiccup
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سکسکه، عطسه، سکسکه کردن
-
hiccups
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سکسکه، عطسه، سکسکه کردن
-
hiccoughs
دیکشنری انگلیسی به فارسی
هیکل ها، سکسکه، سکسکه کردن
-
سیکَّه کَنَّن
لهجه و گویش بختیاری
sikka kannan سکسکه کردن.
-
hiccuping
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خندیدن، سکسکه کردن
-
hiccoughing
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سکته مغزی، سکسکه کردن
-
hiccoughed
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گره خورده، سکسکه کردن
-
هکیدن
لغتنامه دهخدا
هکیدن . [ هَُ دَ ] (مص ) سکسکه کردن . هکه کردن . (یادداشتهای مؤلف ). رجوع به هکه شود.
-
روده گشاد کردن
لغتنامه دهخدا
روده گشاد کردن . [ دَ / دِ گ ُ ک َ دَ ] (مص مرکب ) سکسکه کردن . (یادداشت مؤلف ).
-
نیوشه
لغتنامه دهخدا
نیوشه . [ ش َ / ش ِ] (اِمص ) گوش بازی کردن . (لغت فرس اسدی ). گوش فراداشتن . (صحاح الفرس ) (نسخه ای از لغت فرس ). گوش فراداشتن سخن نهانی را. (اوبهی ). نیوش . گوش دادن سخن باشد. (نسخه ای از لغت فرس اسدی ). نیوشه آن باشد که چون دو کس با هم سخن کنند شخص...