کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سکز پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
سکز
/sakez/
معنی
= سقز
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
سکز
لغتنامه دهخدا
سکز. [ س َ ک ِ ] (اِ) صمغی است که آن را به عربی مصطکی خوانند. (برهان ) (جهانگیری ). مصطکی و گویند سقز. (الفاظ الادویه ). علک است که به مستکی مشهور است و مصطکی معرب آن است . (آنندراج ).
-
سکز
لغتنامه دهخدا
سکز. [ س َک ْ ک َ ] (اِخ ) نام یکی از طوایف ایل قشقایی جزء عمله ٔ ایلخانی . (جغرافیایی سیاسی کیهان ص 80).
-
سکز
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) (زیستشناسی) [قدیمی] sakez = سقز
-
واژههای مشابه
-
هارون سکز
لغتنامه دهخدا
هارون سکز. [ س َک ْ ک ِ ] (اِخ ) دهی از دهستان شیبکوه (زاهدان ) بخش مرکزی شهرستان فسا. واقع در 18 هزارگزی جنوب خاور فسا، جلگه ای ، معتدل و مالاریائی و دارای 198 تن سکنه ٔ شیعه و فارسی زبان است . از آب باران مشروب می شود. محصولاتش غلات و لبنیات است . ...
-
جستوجو در متن
-
سکزی
لغتنامه دهخدا
سکزی . [ س َ ] (ص نسبی ) منسوب به سیستان چه سیستان را سکزستان گویند. (غیاث ). سکز. سیستان . سجزی . سجستان . سکستان . سکزی . سیستانی : همانا که آن سکزی جنگجوی که چندان همی برشمردی تو روی . فردوسی .سکزی امیر حرس بر وی موکل بود. (تاریخ بیهقی ).چه خانه س...