کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سکان عمودی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
rudder 2
سکان عمودی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] یکی از سطوح اصلی هواپیما که دَوران حول محور عمودی را مهار میکند
-
واژههای مشابه
-
rudder braces, rudder hangings, rudder irons
لولای سکان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] مجموعۀ پایۀ لولای سکان و خار لولای سکان
-
steering rod, wheel rod
میلۀ سکان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] میلهای متصل به زنجیر هدایت برای انتقال نیروی دستهسکان به سکان
-
rudder area
مساحت سکان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] مساحت سطح غوطهور تیغۀ سکان
-
rudder tackle
قرقرۀ سکان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] هریک از قرقرههایی که به زنجیرهای سکان متصل است و هنگامی که اتصالات سکان شکسته است، در مهار سکان یا دستهسکان از آنها استفاده میشود
-
rudder brake
قفل سکان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] وسیلهای نصبشده بر سر محور سکان برای ثابت نگه داشتن سکان در هنگام تعمیر
-
rudder stops, rudderpost, stoppers, rudder bracket, deck-stop, rudder chock
مهارۀ سکان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] برآمدگیای بر روی سکان یا جایگاه سکان که مانع از چرخش سکان بیش از 38 درجه میشود
-
helm 4
موقعیت سکان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] موقعیت دستهسکان یا فرمان سکان نسبت به خط میانای شناور (amidships)
-
pilot house
اتاق سکان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] اتاق یا جایگاهی در سازۀ پل فرماندهی برای هدایت شناور
-
pilothouse
اتاق سکان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] محوطه یا اتاقی بر روی عرشه که معمولاً نظارت و واپایش ناو یا شناور از آنجا صورت میگیرد
-
rudder bushing
آستینۀ سکان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] استوانهای فلزی و توخالی، معمولاً برنجی، که دورتادور خار لولای سکان قرار دارد
-
rudder post, stern post, stern frame
جایگاه سکان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] محلی که از اتصال پاشنۀ شناور به سکان به وجود میآید
-
rudder blade, rudder body
تیغۀ سکان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] بخش مسطح اصلی سکان که به محور سکان متصل است و سطح مورد نیاز برای اثرگذاری و فشار جانبی بر آب را فراهم میکند
-
rudder quadrant
چارکی سکان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] سازهای در سر محور سکان که نیروی چرخش را به آن منتقل میکند