کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سکافه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
سکافه
فرهنگ فارسی معین
(سُ فَ یا فِ) (اِ.) زخمه ، مضراب .
-
سکافه
لغتنامه دهخدا
سکافه . [ س ِ ف َ / ف ِ ] (ع اِمص ) کفشگری . (منتهی الارب ) (دهار) (اقرب الموارد).
-
سکافه
لغتنامه دهخدا
سکافه . [ س ُ ف َ / ف ِ ] (اِ) به معنی سکافره که مضراب سازنده ها باشد. (برهان ). رجوع به شکافه و سکافره شود.
-
سکافه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹سکافره› (موسیقی) [قدیمی] sokāfe زخمه؛ مضراب.
-
جستوجو در متن
-
سکافره
لغتنامه دهخدا
سکافره . [ س ُ رَ / رِ ] (اِ) مصحف «شکافه ». (رشیدی ). و رجوع کنید به سکافه . (از حاشیه ٔ برهان قاطع چ معین ). زخمه ٔ سازنده ها را گویند و به عربی مضراب خوانند و آن در قانون و رباب استخوانی است که بر دست گیرند و در عود و طنبور ناخن دست باشد. (برهان )...
-
کفشگری
لغتنامه دهخدا
کفشگری . [ ک َ گ َ ] (حامص مرکب ). کفاشی . ارسی دوزی . (یادداشت مؤلف ). سکافة. (دهار). عمل کفشگر. شغل کفشگر. || (اِ مرکب ) محل کار کفشگر. دکان کفشگر.
-
مضراب
لغتنامه دهخدا
مضراب . [ م ِ ] (ع ص ) مرد سخت زننده . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). || (اِ) آلت ِ زدن . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). در اصل بمعنی مطلق آلت زدن است . (آنندراج ). || زخمه ٔ رباب . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد)...