کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سپیرو پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
سپیرو
لغتنامه دهخدا
سپیرو. [ س َ ] (اِ) بمعنی سپیرک است که جانوری باشد پردار و سرخ رنگ و بیشتر در حمامهای نمناک متکوّن میشود. (برهان ). و رجوع به سپیرک شود.
-
جستوجو در متن
-
سپیرک
لغتنامه دهخدا
سپیرک . [ س َ رَ ] (اِ) جانوری باشد سرخ رنگ و پردار که پیوسته در حمامها میباشد. (برهان ) (آنندراج ). رجوع به سپیرو شود.
-
سوسک
فرهنگ فارسی معین
(اِ.) حشره ای است از راستة قاب - بالان که بدنی کشیده و قهوه ای دارد و بال هایش نیز همرنگ بدنش می باشد. چند هزار نوع از آن شناخته شده و بسیاری از آن ها حامل نطفة میکروب های مختلف است . سپیرک و سپیرو نیز نامیده می شود.