کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سپیدنامه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
سپیدنامه
/sepidnāme/
معنی
شخص پرهیزکار و مؤمن و درستکار.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
سپیدنامه
لغتنامه دهخدا
سپیدنامه . [ س َ / س ِ م َ / م ِ ] (ص مرکب ) کنایه از مردم صالح و پرهیزکار و درستکار. (برهان ) (آنندراج ). صالح درستکار چنانکه سیه نامه فاسق و بدکار. (رشیدی ).
-
سپیدنامه
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [مقابلِ سیاهنامه] [قدیمی، مجاز] sepidnāme شخص پرهیزکار و مؤمن و درستکار.
-
جستوجو در متن
-
سفیدنامه
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) sefidnāme = سپیدنامه
-
مکیال
لغتنامه دهخدا
مکیال . [ م ِ ] (ع اِ) پیمانه . (مهذب الاسماء) (دهار) (منتهی الارب ) (آنندراج ) (غیاث ). پیمانه و هر چیز که بدان پیمانه کنند. ج ، مکاییل . (ناظم الاطباء). آنچه بدان پیمانه کنند. مِکیَل . مِکیَلة. (از اقرب الموارد) : لاتنقصوا المکیال و المیزان انی اری...