کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سپاسی کلام پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
سپاسی کلام
واژهنامه آزاد
سپاسی کلام،یا ساسی کلوم،قبیله بزرگ از نژاد مردمان تبرستان که محل زندگیشان در مازندران است که در زمانه های پیشین شامل سی روستا بوده که امروزه شامل هفت روستا است،دین وزبان آنان تا زمان قاجاریه زرتشتی بوده وامروزه مسلمان میباشد، درحدودپنجاه سال پیش جزو ...
-
واژههای مشابه
-
Gentiana
گلسپاسی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی- علوم گیاهی] سردهای از گلسپاسیان با حدود 400 گونه و پراکندگی وسیع که یکی از ویژگیهای آن تاخوردگی بین دو قطعۀ جام است
-
خاک سپاسی
لغتنامه دهخدا
خاک سپاسی . [ س ِ ] (حامص مرکب ) سپاس خاک بجا آوردن .. ازخاک تقدیر کردن . خاک را احترام گذاردن : قیمت این خاک بواجب شناس خاک سپاسی بکن ای ناسپاس .نظامی .
-
Gentianales
گلسپاسیسانان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی- علوم گیاهی] راستهای از دولپهایها با جام منظم پیوسته
-
بی سپاسی کردن
لغتنامه دهخدا
بی سپاسی کردن . [ س ِ سی ک َ دَ ] (مص مرکب ) بی وفایی کردن . حق ناشناسی نمودن : بی سپاسی نکنی رند نمائی به از آنک به سپاسیت بپوشند بدیبا و پرند.ناصرخسرو.
-
خاراکس سپاسی نی
لغتنامه دهخدا
خاراکس سپاسی نی . (اِخ ) شهری بود در دهنه ٔ دجله و بنام خاراکس خوزستان نیز مشهور بوده است . (ایران باستان ج 3 ص 2218).