کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سِریجَه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
سِریجَه
لهجه و گویش بختیاری
serija سُرخک.
-
واژههای مشابه
-
سریجه
لغتنامه دهخدا
سریجه . [ س َ ج َ/ ج ِ ] (اِ) مرغ سقا بود. (انجمن آرا) : به موضعی که رسیده است ذکر انصافت سریجه باز شکار است و گور شیرافکن . (انجمن آرای ناصری ).رجوع به سریچه و سریخه شود.
-
واژههای همآوا
-
سریجه
لغتنامه دهخدا
سریجه . [ س َ ج َ/ ج ِ ] (اِ) مرغ سقا بود. (انجمن آرا) : به موضعی که رسیده است ذکر انصافت سریجه باز شکار است و گور شیرافکن . (انجمن آرای ناصری ).رجوع به سریچه و سریخه شود.
-
جستوجو در متن
-
سریخه
لغتنامه دهخدا
سریخه . [ س َ خ َ / خ ِ ] (اِ) مرغ سقا را گویند و آن پرنده ای است که در فک اسفل او یعنی در زیر منقار زیرین او پوستی بمانند مشگیجه آویخته است . (برهان ) (آنندراج ). مرغ سقا. (اوبهی ). ظاهراً مصحف سریچه است . (حاشیه ٔ برهان قاطع چ معین ). رجوع به سریجه...
-
محمودآباد
لغتنامه دهخدا
محمودآباد. [ م َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان بیشه ٔ بخش مرکزی شهرستان بابل ، واقع در 2هزارگزی شمال خاوری بابل و 500 گزی شوسه ٔ بابل به شاهی ، با شصت تن سکنه . آب آن از نهر سریجه از شعب رود بابل تأمین میشود. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3).
-
علمدارده
لغتنامه دهخدا
علمدارده . [ ع َل َ دِه ْ ] (اِخ ) دهی از دهستان بیشه ٔ بخش مرکزی شهرستان بابل واقع در 3 هزارگزی جنوب خاوری بابل و یکهزار گزی خاور راه شوسه ٔ بابل به گنج افروز. ناحیه ایست دشت و دارای آب و هوای معتدل و مرطوب و مالاریایی . دارای 655 تن سکنه . آب آن از...
-
رمنت
لغتنامه دهخدا
رمنت . [ رَ م ِ ن َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان بیشه ٔ بخش مرکزی شهرستان بابل واقع در 3هزارگزی شرق بابل و 2هزارگزی شمال راه شوسه ٔ بابل و شاهی . دشتی است معتدل و مرطوب و مالاریایی و دارای 695 تن سکنه است . آب آن از رود سریجه از شعب بابل تأمین می شود ...
-
سریچه
لغتنامه دهخدا
سریچه . [ س َ چ َ / چ ِ ] (اِ) پرنده ای است سپیددم درازنوک و آن را ترنک و ترندک گویند. بتازیش صعوه و هند مموله نامند. (شرفنامه منیری ). نام جانوری است پرنده و کوچک جثه و درازدم که بیشتر بر کناره های آب باشند و دم جنباند و آن را مرغ فاطمه خوانند و به ...