کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سِرِس پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
سراس
لغتنامه دهخدا
سراس . [ س ِ ] (ع ص ، اِ) ج ِ سَرِس . رجوع به سَرِس شود.
-
پرزرپین
لغتنامه دهخدا
پرزرپین . [ پْرُ / پ ِ رُ زِ ] (اِخ ) در اساطیر یونانی اِلهه ٔ کشاورزی و ملکه ٔدوزخ ، دختر ژوپیتر و سِرس و زوجه ٔ پلوتن . رومیان بدو هم جنبه ٔ یونانی و هم رومی میدادند و با الهه ٔ باستانی ایتالیا لیبرا خلطمیکردند و او با سرس و لیبر در معبد کهن «سِرس ...
-
دمتر
لغتنامه دهخدا
دمتر.[ دِ م ِ ت ِ ] (اِخ ) رب النوع خاک در یونان قدیم بوده است که رومیان او را سِرِس می خواندند. (ترجمه ٔ تمدن قدیم فوستل دو کولانژ).
-
پروزرپین
لغتنامه دهخدا
پروزرپین . [ پْرُ / پ ِ رُ زِ ] (اِخ ) در اساطیر یونان نام ملکه ٔ عالم ارواح زوجه ٔ پلوتن و دختر ژوپیتر و سرس و فوری ها فرزندان او هستند.
-
دانا گردیدن
لغتنامه دهخدا
دانا گردیدن . [ گ َ دَ ] (مص مرکب ) دانا شدن . عالم و خردمند گردیدن . دانشمند شدن . طَبْن . طَبانة. طبانیة. طبونة. (منتهی الارب ): سرس ؛ دانا و هوشیار گردیدن سپس نادانی . (منتهی الارب ).
-
فیتالس
لغتنامه دهخدا
فیتالس . [ ل ُ ] (اِخ ) یکی از بزرگان قدیم الوزیس که بنابر افسانه های یونانی سرس را نزد خود پناه داد و سرس نهال انجیری بدو تقدیم کرد. (فوستل دو کولانژ). فیتالوس . یکی از قهرمانان آتیک بود که در سواحل ایلیسوس به سر میبرد. در آن زمان که دمتر به جستجوی ...
-
پلپس
لغتنامه دهخدا
پلپس . [ پ ِ ل ُ ] (اِخ ) نواده ٔ «ژوپیتر» و پسر «تانتال » پادشاه لیدی ، که بدست پدر کشته شد و در ضیافتی که پدر وی به افتخار خدایان در قصر خویش بر پا کرد خواست گوشت او را به خدایان بخوراند و تنها «سِرِس » که در غم فقدان دختر خود مستغرق بود از آن غذای...
-
پلوتن
لغتنامه دهخدا
پلوتن . [ پْلو / پ ُ ت ُ ] (اِخ ) خدای عالم مردگان و خدای مردگان در یونان قدیم و برادر ژوپیتر و نپتونوس بود که جهان را با آن دو تقسیم و سلطنت عالم مردگان را اختیار کرد در سرزمین لاسیوم چندی افراد مردم را در راه او قربان میکردند. (ازحواشی ترجمه ٔ تمدن...
-
پلاته
لغتنامه دهخدا
پلاته . [ پْلا / پ ِ ت ِ ] (اِخ ) نام یکی از شهرهای بئوسیا بوده است که پزانیاس و اریستیدس در آنجا بر ماردنیوس سردار ایرانی غالب آمدند (479 ق . م .) پلاته در زمان جنگهای پلوپونزوس به آتنیان پیوست و بدین سبب بدست سپاهیان اسپارتا در سال 427 ق . م . ویرا...