کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سُنب سنبه سوراخ سنبه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
سنب
لغتنامه دهخدا
سنب . [ س َ ن ِ ] (ع ص ) اسب بسیاررو و تیزقدم . ج ، سنوب . (آنندراج ) (منتهی الارب ). || سخت آزمند. (ناظم الاطباء).
-
سنب
لغتنامه دهخدا
سنب . [ سَمْب ْ ] (ع اِ) روزگار و پاره ای از روزگار. (آنندراج ) (منتهی الارب ).
-
گوش سنب
لغتنامه دهخدا
گوش سنب . [سُمْب ْ ] (اِ مرکب ) هزارپا. (ذخیره ٔ خوارزمشاهی ).
-
کوه سنب
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) kuhsomb کوهسنبنده؛ سوراخکنندۀ کوه.
-
سُنب و سو
فرهنگ گنجواژه
سُمب و سو.
-
واژههای همآوا
-
سُنب ، سنبه، سوراخ سنبه
لهجه و گویش تهرانی
سوراخ
-
جستوجو در متن
-
سولاخ و سنبه
فرهنگ گنجواژه
سوراخ و سنبه.
-
سمب و سو
لهجه و گویش تهرانی
سوراخ و سنبه
-
سولاخ،()ی،()سنبه/سمبه
لهجه و گویش تهرانی
سوراخ
-
سوراخ سنبه
لغتنامه دهخدا
سوراخ سنبه . [ سُم ْ ب َ / ب ِ ] (ترکیب عطفی ، اِ مرکب ) سوراخ و منفذ.
-
سوراخ و سنبه
فرهنگ گنجواژه
سوراخ، محل گریز، جای ناشناخته، گوشه و کنار.
-
درختنه سنبه
لغتنامه دهخدا
درختنه سنبه . [ دِ رَ ت ِ ن َ / ن ِ سُم ْ ب َ / ب ِ ] (اِ مرکب )درخت سنبه . که پرنده ای باشد که درخت را با منقار سوراخ کند. (از برهان ). درختینه سنبه . دارسنب . دارکوب .
-
سوراخ سنبه،()گردی
لهجه و گویش تهرانی
جاهای دور از دسترس /تفتیش