کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سُرد و بُرد پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
سُرد و بُرد
فرهنگ گنجواژه
تماس سطحی گلوله یا پرتابه با تن آدمی یا شکار.
-
واژههای مشابه
-
سرد
واژگان مترادف و متضاد
۱. بارد، خنک، یخ ≠ گرم ۲. بیروح، خشک ۳. بیمیل، سردمزاج ≠ مشتاق ۴. بیاحساس، بیعاطفه ۵. بیتحرک، ناپویا ۶. بیمزه، خنک ۷. گرانجان، نچسب، نگد، بیگانهخو
-
سرد
فرهنگ فارسی معین
(سَ) [ په . ] (ص .) 1 - خنک ، دمای کم . 2 - بی مِهر. 3 - سخن بی مزه ، بی معنی .
-
سَّرْدِ
فرهنگ واژگان قرآن
بافتن زره
-
سرد
لهجه و گویش اصفهانی
تکیه ای: sard طاری: sard طامه ای: sard طرقی: sard کشه ای: sard نطنزی: sard
-
سرد
دیکشنری فارسی به عربی
بارد , بعيد , جديد , خام
-
سرد سرد
لهجه و گویش تهرانی
خیلی سرد
-
گریه ٔ سرد
لغتنامه دهخدا
گریه ٔ سرد. [ گ ِرْ ی َ / ی ِ ی ِ س َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) گریه که از شادی بهم رسد. گریه ٔ دروغ که از درد دل نباشد. (از آنندراج ) : گریه های سرد زاهد را نماید کار سست میشود از ریزش باران وی دیوار سست .بدیع نصیرآبادی (از آنندراج ).
-
dead locomotive
لوکوموتیو سرد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] لوکوموتیوی که به هر دلیل از نیروی کِشندۀ آن نمیتوان استفاده کرد
-
cold light
نور سرد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] بخشی از طیف نور مرئی که فاقد طولِموج فروسرخ است
-
سرد شدن
واژگان مترادف و متضاد
۱. خنک شدن، یخ شدن ۲. یخ کردن ۳. بیروح شدن، خشکشدن ۴. بیمیل شدن ۵. ناامید شدن، دلسردشدن ۶. دلزده شدن، ملول گشتن ۷. بیشورشدن، از هیجان افتادن ۸. بیاعتنا گشتن ۹. مردن
-
سرد کردن
واژگان مترادف و متضاد
۱. بیمیل کردن، وازده کردن، دلزده کردن ۲. خنک کردن، گرمازدایی کردن
-
cold anticyclone
واچرخند سرد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] ← واچرخند سردهسته
-
cold front
جبهۀ سرد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] جبهۀ ناهمرسیده یا بخشی از آن که به گونهای حرکت میکند که هوای سردتر جانشین هوای گرمتر میشود