کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سَوا و جُدا پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
سَوا و جُدا
فرهنگ گنجواژه
جدا. سوا و جدا کردن.
-
واژههای مشابه
-
سوا
واژگان مترادف و متضاد
۱. بجز، جدااز، جداگانه، جز، علیحده، غیراز ۲. منتزع، وا، جدا ۳. برابر، معادل، یکسان
-
سوا
لغتنامه دهخدا
سوا. [ س َ ] (اِ) جدا. سیوا [ در لهجه ٔ خراسانی ] . رجوع به سوا کردن شود.
-
سوا
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی: سواء] savā ۱. جداگانه.۲. (حرف اضافه) کلمۀ استثنا؛ غیر؛ جز؛ مگر؛ سوا.۳. (اسم) [قدیمی] عدل.۴. [قدیمی] یکسان؛ برابر.
-
سوا
دیکشنری فارسی به عربی
علي حدة , منفصلا
-
سوا
واژهنامه آزاد
سُوا - فردا
-
سَوا سَوا
لهجه و گویش بختیاری
savâ savâ جداجدا.
-
سوا شدن
واژگان مترادف و متضاد
۱. جدا شدن ۲. متارکه کردن، طلاق دادن، طلاق گرفتن ۳. یکدیگر را ترک کردن ۴. انتخابشدن، گزیدهشدن، دستچین شدن
-
سوا کردن
واژگان مترادف و متضاد
۱. جدا کردن ۲. از هم جدا کردن ۳. انتخاب کردن، برگزیدن، دستچین کردن
-
سوا کردن
لغتنامه دهخدا
سوا کردن . [ س َ ک َ دَ ] (مص مرکب ) جدا کردن . انتخاب کردن . (یادداشت بخط مؤلف ).
-
سوا کردن
دیکشنری فارسی به عربی
نوع
-
پَس سُوا
لهجه و گویش بختیاری
pas-sovâ پسفردا.
-
سَوا آویدن
لهجه و گویش بختیاری
savâ âvidan جدا شدن.
-
سُوا سُوْ
لهجه و گویش بختیاری
sovâ sov فردا صبح.