کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سَفیل پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
سَفیل
لهجه و گویش تهرانی
سرگردان، سلندر،
-
واژههای مشابه
-
سفیل
واژگان مترادف و متضاد
پست، زبون، حقیر، خوار، بدبخت
-
سفیل
فرهنگ فارسی معین
(سَ) [ ع . ] (ص .) 1 - پست ، زبون . 2 - بدبخت .
-
سفیل
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی] [عامیانه] safil ۱. پَست؛ زبون.۲. بدبخت.
-
سفیل
واژهنامه آزاد
منتظر - علاف - چشم به راه
-
سفیل و سر گردون
لهجه و گویش تهرانی
سرگردان
-
سَفیل و سرگردان
فرهنگ گنجواژه
بلاتکلیف، سرگردان، آواره.
-
واژههای همآوا
-
سفیل
واژگان مترادف و متضاد
پست، زبون، حقیر، خوار، بدبخت
-
سفیل
فرهنگ فارسی معین
(سَ) [ ع . ] (ص .) 1 - پست ، زبون . 2 - بدبخت .
-
سفیل
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی] [عامیانه] safil ۱. پَست؛ زبون.۲. بدبخت.
-
سفیل
واژهنامه آزاد
منتظر - علاف - چشم به راه
-
جستوجو در متن
-
کیش
لغتنامه دهخدا
کیش . (اِخ ) نام جزیره ای است در دریای پارس ، جواهرآلات فاخر و مروارید و قطعه و بالشهای زردوز از آنجا آرند، و هوای آن به غایت گرم باشد. (از صحاح الفرس ). نام جزیره ای است که به هرموز مشهور است ، و وجه تسمیه اش به این نام آن است که چون بر بلندیهای اطر...