کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سَفَاهَةٌ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
سَفَاهَةٌ
فرهنگ واژگان قرآن
کم عقلي و نداشتن رأي ثابت( از کلمه سفه به معناي خفت نفسي است که از کمي عقل ناشي ميشود )
-
واژههای مشابه
-
سفاهة
لغتنامه دهخدا
سفاهة. [ س َ هََ ] (ع مص ) نادان و تنگ خرد شدن . (المصادر زوزنی ) (تاج المصادر بیهقی ). رجوع به سفاهت شود.
-
سفاهة
دیکشنری عربی به فارسی
پوچي , بي مغزي , بيهودگي , کار بيهوده , بطالت
-
واژههای همآوا
-
سفاهت
واژگان مترادف و متضاد
ابلهی، بلاهت، بیخردی، بیعقلی، حمق، دیوانگی، کمعقلی، کودنی، نادانی ≠ دانایی
-
سفاهت
لغتنامه دهخدا
سفاهت . [ س َ هََ ] (ع اِمص ) فرومایگی و بیخبری و سبکی عقل . (غیاث ). کم عقل شدن و فرومایگی و بیخردی و سبکی عقل . (آنندراج ). سفاهة : اگر حذر نکند سود با سفاهت اوچنین ز نیک و بد او چرا همی پرسی . ناصرخسرو.بر من ز شمانیست سفاهت عجب ایرااینند که در دین...
-
سفاهة
لغتنامه دهخدا
سفاهة. [ س َ هََ ] (ع مص ) نادان و تنگ خرد شدن . (المصادر زوزنی ) (تاج المصادر بیهقی ). رجوع به سفاهت شود.
-
سفاهت
فرهنگ فارسی معین
(س هَ) [ ع . سفاهة ] 1 - (مص ل .)بی - خردی کردن . 2 - (اِمص .) بی خردی .
-
صفاحة
لغتنامه دهخدا
صفاحة. [ ص ُف ْ فا ح َ ] (ع ص ، اِ) واحد صفاح است . (منتهی الارب ). رجوع به صفاح شود.
-
سفاهت
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی: سفاهة] se(a)fāhat نادانی؛ بیخردی؛ کمعقلی.
-
جستوجو در متن
-
بی مغزی
دیکشنری فارسی به عربی
سفاهة
-
بیهودگی
دیکشنری فارسی به عربی
سفاهة
-
بطالت
دیکشنری فارسی به عربی
سفاهة