کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سَجَدَ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
سَجَدَ
فرهنگ واژگان قرآن
سجده کرد (سجود يا سجده به معناي به رو بر زمين افتادن و پيشاني و يا چانه را بر زمين نهادن است )
-
واژههای مشابه
-
سجد
لغتنامه دهخدا
سجد. [ س َ ج َ ] (اِ) سرمای سخت . (برهان ) (رشیدی ) (شرفنامه ) (آنندراج ). رجوع به شجد و شجانیدن و سجاییدن و سجانیدن شود.
-
سجد
لغتنامه دهخدا
سجد. [ س ُج ْ ج َ ] (ع ص ) ج ِ ساجد. و منه قوله تعالی : و ادخلوا الباب سُجَّداً؛ ای رکعاً. (قرآن 58/2). (منتهی الارب ). رجوع به ساجد شود.
-
سجد
فرهنگ فارسی معین
(سَ جَ) (اِ.) سرمای سخت .
-
سجد
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹شجد› [قدیمی] sajad = سجام
-
واژههای همآوا
-
سجد
لغتنامه دهخدا
سجد. [ س َ ج َ ] (اِ) سرمای سخت . (برهان ) (رشیدی ) (شرفنامه ) (آنندراج ). رجوع به شجد و شجانیدن و سجاییدن و سجانیدن شود.
-
سجد
لغتنامه دهخدا
سجد. [ س ُج ْ ج َ ] (ع ص ) ج ِ ساجد. و منه قوله تعالی : و ادخلوا الباب سُجَّداً؛ ای رکعاً. (قرآن 58/2). (منتهی الارب ). رجوع به ساجد شود.
-
سجد
فرهنگ فارسی معین
(سَ جَ) (اِ.) سرمای سخت .
-
سجد
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹شجد› [قدیمی] sajad = سجام
-
جستوجو در متن
-
سجن
لغتنامه دهخدا
سجن .[ س َ ج َ ] (اِ) به معنی سجد که سرمای سخت باشد. (برهان ). رجوع به سجد و شجد و شجن و سجام و شجام شود.
-
سجام
لغتنامه دهخدا
سجام . [ س َ ] (اِ) شجام . و رجوع کنید به سجانیدن ، سجیدن ، سجد، سجن . (حاشیه ٔ برهان قاطع چ معین ).سرمای سخت . (برهان ) (آنندراج ). رجوع به شجام شود.
-
کمل
لغتنامه دهخدا
کمل . [ ک ُم ْ م َ ] (از ع ، ص ، اِ) ج ِ کامل . (ناظم الاطباء). || کامل . بزرگ . توضیح آنکه این کلمه در عربی هر چند وزناً نظیر دارد (رُکّع، سُجّد) ولی در قاموسهای عربی دیده نشده . اما در فارسی جمع آن بصورت کملین مستعمل است . (فرهنگ فارسی معین ). و رج...