کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سَاعَةِ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
صاءة
لغتنامه دهخدا
صاءة. [ ءَ ] (ع اِ) رجوع به صاء شود.
-
صائت
لغتنامه دهخدا
صائت . [ ءِ ] (ع ص ) نعت فاعلی از صوت . فریادکننده . (منتهی الارب ). آوازدهنده .
-
صاعة
لغتنامه دهخدا
صاعة. [ ع َ ] (ع اِ) زمین پست . || جائی که زنان برای پنبه زدن روفته و آماده کرده باشند. (منتهی الارب ).
-
ثاءة
لغتنامه دهخدا
ثاءة. [ ءَ ] (اِخ ) نام محلی است در شعر. || نام موضعی است ببلاد هذیل .
-
ثاعة
لغتنامه دهخدا
ثاعة. [ ع َ ] (ع مص ) یک مرتبه انداختن قی . || روان شدن ،چنانکه آب : ثاع الماء؛ روان شد آب . (منتهی الارب ).
-
ساعت
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: ساعة، جمع: ساعات] sā'at ۱. مقیاس زمان، یک جزء از ۲۴ جزء یک شبانه روز که عبارت از ۶۰ دقیقه و هر دقیقه ۶۰ ثانیه است.۲. دستگاهی که بهوسیلۀ آن وقت را میشناسند و اوقات شب و روز را به دست میآورند.۳. [مجاز] وقت؛ هنگام.۴. [مجاز] زمان اندک...
-
سعات
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی: سعاة، جمعِ ساعی] [قدیمی] so'āt سخنچینان.
-
سَاءَتْ
فرهنگ واژگان قرآن
بد است (مؤنث)
-
ساعت
لهجه و گویش تهرانی
صحت، ساعت خواب= صحت خواب، ساعت آبگرم= صحت آبگرم
-
ساعت
واژهنامه آزاد
تـَـسو، تسوگ، تاسوگ، واژه ای پهلوی است taَ su ،taَsoug، 24ساعت شبانه روز.
-
جستوجو در متن
-
ساعت
دیکشنری فارسی به عربی
ساعة , ساعة يدوية
-
زمان سنج
دیکشنری فارسی به عربی
ساعة
-
تپش زمان سنجی
دیکشنری فارسی به عربی
ساعة
-
مدت کم
دیکشنری فارسی به عربی
ساعة
-
از روی ساعت
دیکشنری فارسی به عربی
ساعة