کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سوگی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
سوگی
لغتنامه دهخدا
سوگی . (ص نسبی ) سوگوار که به معنی ماتم زده و اندوهگین باشد. (آنندراج ) (برهان ). سوگوار. مصیبت زده . ماتم زده . اندوهگین . (ناظم الاطباء).
-
جستوجو در متن
-
سوگوار
واژگان مترادف و متضاد
تعزیتدار، داغدار، عزادار، سوگی، ماتمزده، ماتمدار، مصیبتزده ≠ سوری
-
سوگوار
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) ‹سوکوار› sugvār مصیبتدیده؛ ماتمزده؛ ماتمدار؛ عزادار؛ غمگین؛ سوگدار، سوگزده، سوگی.