کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سوک پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
سه سوک
لغتنامه دهخدا
سه سوک . [ س ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان زز و ماهرو بخش الیگودرز شهرستان بروجرد. دارای 256 تن سکنه است . آب آن از چشمه و قنات . محصول آنجا غلات و لبنیات است . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 6).
-
بی سوک
لغتنامه دهخدا
بی سوک . (اِخ ) شهرکی است بناحیت پارس از حدود ارگان با نعمت فراخ و هوای خوش . (حدود العالم ).
-
سوک ریش
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) sukriš کسی که چند لاخ مو مانند سوک خوشۀ گندم بر زنخ خود داشته باشد؛ کوسه.
-
سوک زدن
لهجه و گویش تهرانی
نوک زدن جوجه برای خارج شدن از تخم
-
سوک،سُک
لهجه و گویش تهرانی
چوب،چوب کبریت
-
واژههای همآوا
-
صوک
لغتنامه دهخدا
صوک . [ ص َ ] (ع اِ) اول هر چیزی . || آب مرد. || ما به صوک و بوک ؛ نیست او را جنبشی . || (مص ) چفسیدن کسی را. || بوی خوش گرفتن جامه و اندام و جز آن . یقال : صاک الصوک بالزعفران ؛ ای تلطخ . (منتهی الارب ).
-
سَوُک
لهجه و گویش بختیاری
savok 1. سبک؛ 2. جلف، سبک سر.
-
جستوجو در متن
-
sok
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سوک
-
souk
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سوک
-
sooke
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سوک
-
کُنج
لهجه و گویش تهرانی
سوک،سوراخی
-
اپی
فرهنگ واژههای سره
خوشه، سنبله، سوک
-
سوگ
فرهنگ فارسی معین
(اِ.) نک سوک .
-
شوک
لغتنامه دهخدا
شوک . (هزوارش ، اِ) به لغت زند و پازند بمعنی بازار است که عربان سوق گویند. (برهان ). سوق معرب سوک است . راسته بازار. (از یادداشت مؤلف ). بازار است که به عربی سوق گویند وتبدیل آن سوک است چنانکه الاَّن محل معینی را که عربان بحوالی بصره در آن بازار کنن...