کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سوغة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
سوغة
لغتنامه دهخدا
سوغة. [ س َ غ َ ] (ع اِ) مؤنث سوغ . رجوع به سوغ شود.
-
واژههای مشابه
-
سوغه
فرهنگ فارسی معین
(سَ غَ یا سُ غِ) (اِ.) مرسومی که سابقاً سپاهیان از علوفه و ماهیانة خود به نویسندگان می دادند.
-
سوغه
لغتنامه دهخدا
سوغه . [ س َ غ َ / غ ِ ] (اِ) مرسومی که سپاهیان از علوفه و ماهیانه ٔ خود مر نویسندگان و مشرفان را دهند. (برهان ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (فرهنگ رشیدی ). مرسومی که غازیان از حصه ٔ خویش نویسندگان را دهند. (شرفنامه ٔ منیری ).
-
واژههای همآوا
-
سوقة
لغتنامه دهخدا
سوقة. [ ق َ ] (ع اِ) رعیت . || مردم فرومایه . واحد و جمع و مذکر و مؤنث در وی یکسان است . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). عوام الناس . (مفاتیح ) : محفل های سوقة و اوساط مردمان و موضعها می گشت . (کلیله و دمنه ).همومها لاتنقضی ساعةعن ملک فیها...