کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سوغات پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
آقورایی
فرهنگ فارسی معین
( اِ.) سوغات ، تحفة سفر.
-
ره آورد
فرهنگ فارسی معین
( ~. وَ) (اِمر.) سوغات ، ارمغان .
-
souvenirs
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سوغات، یادگار، یادبود، ره اورد
-
souvenir
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سوغات، یادگار، یادبود، ره اورد
-
رهاورد
واژگان مترادف و متضاد
ارمغان، تحفه، رهآورد، سوغات، هدیه
-
راهواره
فرهنگ فارسی معین
(رِ) (اِمر.) سوغات سفر، ره آورد.
-
حاجة تذکارية
دیکشنری عربی به فارسی
يادگار , سوغات , يادبود , خاطره , ره اورد
-
ارمغان
فرهنگ نامها
(تلفظ: armagān) (ترکی) تحفهای که از جایی دیگر برند ، سوغات ، ره آورد.
-
ارمغان
واژگان مترادف و متضاد
پیشکش، تحفه، رهاورد، سوغات، کادو، هدیه
-
ارمغان
فرهنگ فارسی معین
(اَ مَ) [ تر. ] (اِ.) سوغات ، ره آورد سفر.
-
نورهان
فرهنگ نامها
(تلفظ: no(w)rahān) (= نوراهان) (در قدیم) تحفه ، سوغات ، ارمغان .
-
بلک
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] belak ۱. تحفه؛ ارمغان؛ سوغات.۲. نوبر.۳. هرچیز تازه و نو؛ طرفه.
-
نورهان
فرهنگ فارسی معین
(نَ رَ) (اِ.) 1 - سوغات ، ره آورد. 2 - مژدگانی .
-
تحفه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: تحفَة، جمع: تُحَف] tohfe ۱. ارمغان؛ سوغات؛ هدیه؛ پیشکش.۲. هر چیز کمیاب و گرانبها.
-
سوقات
لغتنامه دهخدا
سوقات . [ س َ / سُو ] (ترکی - مغولی ، اِ) سوغات : شعرت آوردم بسوقات و بطنزم عقل گفت نزد موسی تحفه آورده ست سحر سامری . ابن یمین .رجوع به سوغات شود.