کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سوسک کردن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
سوسک کردن
مترادف و متضاد
۱. از میدان به در بردن
۲. تحقیر کردن
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
سوسک کردن
واژگان مترادف و متضاد
۱. از میدان به در بردن ۲. تحقیر کردن
-
سوسک کردن
لهجه و گویش تهرانی
شکست دادن
-
واژههای مشابه
-
سوسک شدن
واژگان مترادف و متضاد
۱. از رورفتن، بور شدن، خیت شدن ۲. از میدان به دررفتن ۳. تحقیر شدن
-
سوسک توالت
لهجه و گویش اصفهانی
تکیه ای: süsk طاری: süsk طامه ای: süsk طرقی: süsk کشه ای: süsk نطنزی: susk
-
سوسک سیاه
لهجه و گویش اصفهانی
تکیه ای: süsk طاری: süsk طامه ای: süsk طرقی: süsk-e siyâ کشه ای: süsk نطنزی: susk
-
سوسک وار
دیکشنری فارسی به عربی
خنفساء
-
سوسک حمام
دیکشنری فارسی به عربی
صرصر , صرصور
-
cantharophily
سوسکگردهافشانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی- علوم باغبانی] گردهافشانی توسط سوسک
-
جستوجو در متن
-
beetle off
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سوسک کردن
-
supinate
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سوسک کردن
-
siccing
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سوسک کردن
-
شب کن
لغتنامه دهخدا
شب کن . [ ش َ ک ُ ] (نف مرکب ) شبیخون زننده و به عهده گیرنده ٔ حمله و تاخت وتاز در شب . (از ناظم الاطباء).- شب کن زدن ؛ سفر کردن در شب و راه پیمودن در شب . (ناظم اطلاطباء).|| (اِ مرکب ) فلق و صبح . || چرغد و قسمی از سوسک . (ناظم الاطباء).
-
زنبور
لغتنامه دهخدا
زنبور. [ زَم ْ ] (از ع ، اِ) کبت و زیبود و جانور کوچکی پرنده و دارای دو بال که موسه و کلیز نیز گویند. و زنبور عسل را کبت انگبین و برمور و برمر نیز گویند و درممالک ما زنبور بر دو قسمت است یکی کوچک و زرد شبیه به کبت انگبین و دیگری بزرگتر و سرخ و همه ٔ ...