کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سوسه دواندن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
سوسه دواندن
معنی
( ~ . دَ دَ) (مص ل .) (عا.) با بدگویی برای کسی تولید اشکال کردن .
فرهنگ فارسی معین
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
سوسه دواندن
فرهنگ فارسی معین
( ~ . دَ دَ) (مص ل .) (عا.) با بدگویی برای کسی تولید اشکال کردن .
-
واژههای مشابه
-
سوسة
دیکشنری عربی به فارسی
شپشه , کو , سوسه , شپشه گندم
-
سوسه بردار
لغتنامه دهخدا
سوسه بردار. [ س َ / س ِ ب َ ] (نف مرکب ) خدشه پذیر. (یادداشت بخط مؤلف ).
-
بی سوسه
لغتنامه دهخدا
بی سوسه . [ سو س َ / س ِ ] (ص مرکب ) (از: بی + سوسه ) بی حیله . بدون شیله پیله . روراست : معامله ٔ بی سوسه ؛ معامله ای که در او هیچ حقه و تزویر نباشد. (از یادداشت مؤلف ). رجوع به سوسه شود.
-
سوسه آمدن
لهجه و گویش تهرانی
سعایت
-
سُسته،سوسه،سُسه
لهجه و گویش تهرانی
گوشت نامرغوب،کف روی گوشت .