کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سورچی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
سورچی
/surči/
معنی
۱. راننده.
۲. رانندۀ درشکه.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
ارابهران، درشکهچی، درشکهران، کالسکهچی
دیکشنری
driver
-
جستوجوی دقیق
-
سورچی
واژگان مترادف و متضاد
ارابهران، درشکهچی، درشکهران، کالسکهچی
-
سورچی
فرهنگ فارسی معین
[ تر. ] (ص نسب .) رانندة درشکه .
-
سورچی
لغتنامه دهخدا
سورچی . (ترکی ، ص مرکب ، اِ مرکب ) کسی که گاری و درشکه و دلیجان را میراند. درشکه چی . (فرهنگ فارسی معین ). راننده ٔ ارابه . آنکه ارابه و مانند آن راند. ارابه ران . ظاهراً از سور ترکی و چی است . (یادداشت بخط مؤلف ).
-
سورچی
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) [ترکی] [منسوخ] surči ۱. راننده.۲. رانندۀ درشکه.
-
سورچی
لهجه و گویش تهرانی
راننده درشکه، گاریچی.
-
جستوجو در متن
-
کالسکهچی
واژگان مترادف و متضاد
درشکهچی، درشکهران، سورچی، کالسکهران
-
کالسکهران
واژگان مترادف و متضاد
ارابهران، سورچی، کالسکهچی
-
coachmen
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مربیان، درشکه چی، سورچی، کالسکهچی
-
driver
دیکشنری انگلیسی به فارسی
راننده، محرک، سورچی، شوفر، گاری چی
-
چی
فرهنگ فارسی عمید
(پسوند) [ترکی] či دارنده؛ کننده؛ سازنده (در ترکیب با کلمۀ دیگر): تماشاچی، چاپچی، چراغچی، درشکهچی، سورچی، قاپوچی، باشماقچی.
-
چی
لغتنامه دهخدا
چی . (ترکی ، پسوند) در ترکی پسوند نسبت شغلی است و دارنده و متصدی معنی میدهد چون در آخر کلمه درآید به معنی «گر» و «کار» فارسی باشد و گویا همان است که ما در گوانجی و میانجی داریم و ترکان نیز از ما گرفته اند چه علاوه بر دو شاهد گوانجی و میانجی در زبان ا...