کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سورتمه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
سورتمه
/surtme/
معنی
وسیلۀ نقلیۀ کوچک و بیچرخ که در مناطق قطبی بهوسیلۀ اسب یا سگ یا گوزن قطبی روی برف کشیده میشود.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
bobsled, sled
-
جستوجوی دقیق
-
سورتمه
فرهنگ فارسی معین
(مِ) [ تر. ] (اِ.) وسیلة نقلیة کوچکی که در مناطق سردسیر با سگ یا گوزن یا اسب ، روی برف کشیده می شود.
-
سورتمه
لغتنامه دهخدا
سورتمه . [ م َ / م ِ ] (ترکی ، اِ) نوعی ارابه ٔ چرخ دار برای روی برف .(یادداشت بخط مؤلف ). گردونه ٔ کوچک و بی چرخ که بوسیله ٔ اسب ، سگ یا گوزن حمل شود. (فرهنگ فارسی معین ).
-
سورتمه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [ترکی] surtme وسیلۀ نقلیۀ کوچک و بیچرخ که در مناطق قطبی بهوسیلۀ اسب یا سگ یا گوزن قطبی روی برف کشیده میشود.
-
سورتمه
دیکشنری فارسی به عربی
زلاجة , هبوط
-
واژههای مشابه
-
bobsledding, bobsleigh, luge competition
سورتمهسُری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ورزش] ورزشی که در مسیر شیبدار با استفاده از سورتمۀ چوبی یا فلزی انجام شود و ورزشکار با هل دادن سورتمه و نشستن در آن روی برف سر بخورد
-
سورتمه راندن
دیکشنری فارسی به عربی
زلاجة
-
درشکه سورتمه
دیکشنری فارسی به عربی
زلاجة
-
نوعی سورتمه کوچک
دیکشنری فارسی به عربی
زلاجة
-
با سورتمه حمل کردن
دیکشنری فارسی به عربی
زلاجة
-
جستوجو در متن
-
sleighs
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سورتمه، درشکه سورتمه، سورتمه راندن
-
sled
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سورتمه، با سورتمه حمل کردن، سورتمه راندن
-
sleds
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سورتمه، با سورتمه حمل کردن، سورتمه راندن
-
sleigh
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سورتمه، درشکه سورتمه، سورتمه راندن